يا اينكه گفتهاند : " خودتان از خودتان حساب بكشيد پيش از آنكه از شما حساب كشيده شود، خودتان خودتان راوزن كنيد و بسنجيد و به سود و زيان خود برسيد قبل ازآنكه شما را وزن كنند و بسنجند " . همه اينها ناظر به يك اصل است و آن اينكه انسان اين فرق را با سايرامور تربيت پذير دارد كه مربيان خارجی برای تربيت وی كافی نيستند ، هركسی بايد در خودش حالت " مربی گری " نسبت به خودش پيدا شود ، دوشخصيت پيدا كند : از يك نظر فرمانده باشد و از يك نظر فرمان پذير ، ازيك نظر پند ده باشد و از يك نظر پند پذير ، از يك نظر ملامت كن باشد واز يك نظر ملامت پذير ، از يك نظر حساب كش باشد و از نظر ديگر حسابده . در قرآن كريم از " نفس لوامه " نام برده شده . نفس لوامه يعنینفس ملامت كن كه در مواقعی كه از انسان خطايی سر میزند آدمی را تحتشكنجه و عذاب و ملامت و سرزنش قرار میدهد . هيچ كس نيست كه اينحقيقت را در خود احساس نكرده باشد ، زيرا هيچ كس نيست كه خطايی كوچكيا بزرگ مرتكب نشده باشد و هيچ كس هم نيست كه وجودش از اين بازپرسالهی خالی باشد . بنابراين برای همه كس اتفاق افتاده كه مورد باز خواستو سؤال اين محكمه الهی شده و در نتيجه خودش مورد ملامت و سرزنش ومجازات خودش واقع گشته . اين از خصوصيات بارز انسان است كه در خود يك نوع دوگانگی احساسمیكند ، اما در واقع دوگانگی نيست ، يعنی چنين نيست كه در هر كسی دوروح و دو نفس باشد ، يكی از آنها حاكم و |