به اين حساب است كه قرآن همه چيز ، حتی اشيايی نظير سنگ و آهن را "نازل شده " تلقی میكند : « و انزلنا الحديد »( 1 ) . ما آهن را فرود آورديم . بديهی است كه منظور اين نيست كه همه اشياء و از آن جمله آهن را ازمكانی به مكانی ديگر انتقال دادهايم . آری ، آنچه در اين جهان است "حقيقت " و " اصل " و " كنه " آن در جهانی ديگر است كه جهان غيباست و آنچه در آن جهان است " رقيقه " اش ، " ظل " و " سايه "اش ، مرتبه تنزل يافتهاش در اين جهان است ( 2 ) . چرخ با اين اختران نغز خوش و زيباستی صورتی در زير دارد آنچه دربالاستی
صورت زيرين اگر با نردبان معرفت |
بر رود بالا همی با اصل خود يكتاستی |
صورت عقلی كه بیپايان و جاويدان بود با همه و بیهمه مجموعه ويكتاستی
اين سخن را در نيابد هيچ فهم ظاهری |
گر ابونصرستی و گر بوعلی سيناستی |
قرآن همچنانكه تحت عنوان " غيب " نوعی ايمان و بينش را دربارههستی عرضه میدارد و لازم میشمارد ، احيانا تحت عناوين ديگر اين مطلب رابيان میكند ، از قبيل ايمان به " ملائكه " يا ايمان به رسالت رسل (ايمان به وحی ) : « آمن الرسول بما انزل اليه من ربه و المؤمنون كل آمن بالله و ملائكته وكتبه و رسله »( 3 ) .
پاورقی : . 1 حديد / . 25 . 2 رجوع شود به تفسير الميزان [ متن عربی ] : ج / 7 ذيل آيه 59 سورهانعام . . 3 بقره / . 285