بخشيدن به اصول جهان بينی است . و با توجه به اينكه يك ايدئولوژی ، ايمان میطلبد و جذب شدن ايمان بهيك مكتب ، علاوه بر اعتقاد به جاودانگی و تغيير ناپذيری اصول - كهمخصوصا جهان بينی علمی فاقد آن است - مستلزم حرمتی است كه در حد قداست، روشن میشود كه يك جهان بينی آنگاه تكيه گاه يك ايدئولوژی و پايهايمان قرار میگيرد كه رنگ و صبغه مذهبی داشته باشد . از مجموع بيانات گذشته نتيجه میشود كه يك جهان بينی آنگاه میتواندتكيه گاه يك ايدوئولوژی قرار گيرد كه استحكام و وسعت تفكر فلسفی و قدسو حرمت اصول مذهبی را داشته باشد . معيار خوبی جهان بينی جهان بينی خوب و عالی آن است كه : اولا قابل اثبات و استدلال باشد ،به عبارت ديگر ، از ناحيه عقل و منطق حمايت شود . ثانيا به حيات و زندگی معنی بدهد ، انديشه لغو و بيهوده بودن زندگی راو اينكه همه راهها به پوچی و هيچی منتهی میشود ، از ذهنها خارج سازد .ثالثا آرمان ساز و شوق انگيز و آرزوخيز باشد . رابعا قدرت تقدس بخشيدن به هدفهای انسانی و اجتماعی داشته باشد .خامسا تعهدآور و مسؤوليت ساز باشد . منطقی بودن يك جهان بينی زمينه پذيرش عقلی آن را فراهم میسازد و آنرا در انديشهها قابل قبول میكند ، ابهامها و تاريكيهايی |