انسانی نيز هست ، زيرا مربوط است به آزادی و اختيار انسان . پس اعتقادبه اصل عدل در ميان شيعه و معتزله يعنی اعتقاد به اصل آزادی انسان ومسؤوليت انسان و سازندگی انسان . پرسشی كه در مورد عدل الهی - غالبا خصوصا در عصر ما - اذهان را به خودمتوجه میسازد در مورد برخی نابرابريهای اجتماعی است . میگويند چگونهاست كه برخی از افراد ، زشت و برخی زيبا ، برخی سالم و برخی بيمار ،برخی افراد مرفه و متمكن و برخی تهيدست و نيازمندند ؟ آيا اين نابرابريها برخلاف اصل عدل الهی نيست ؟ آيا لازمه عدل الهی اين نيست كههمه افراد از نظر ثروت ، عمر ، فرزندان ، مقامات اجتماعی ، شهرت ومحبوبيت متساوی باشند و هيچ گونه تفاوت و اختلافی در كار نباشد ؟ آيامسؤول اين نابرابريها جز قضا و قدر الهی چيز ديگری میتواند باشد ؟ريشه اين سؤال و اين ابهام دو چيز است : يكی عدم توجه به كيفيت جريان قضا و قدر الهی . سؤال كننده خيال كردهاست قضا و قدر الهی مستقيما عمل میكند ( 1 ) ، مثلا ثروتها مستقيما بدونوساطت هيچ سبب و عاملی از خزانه غيب الهی حمل میشود و به در خانه مردمتقسيم میشود و همچنين سلامتها ، زيبائيها ، قدرتها ، مقامها ، محبوبيتها ،فرزندان و ساير موهبتها . به اين نكته توجه نشده است كه هيچ نوع روزیای- چه مادی ، چه معنوی - مستقيما از خزانه غيب تقسيم نمیشود ، بلكه قضایالهی ، يك نظام به وجود آورده است و منشا يك سلسله سنتها و قانونهاشده پاورقی : . 1 رجوع شود به كتاب انسان و سرنوشت ، نوشته مؤلف . در آن كتابمسائل مربوط به قضا و قدر مستوفی بيان شده است . |