هر كس همان نمره را میدهد كه استحقاق دارد . جامعه اسلامی جامعه طبيعی است نه جامعه تبعيضی و نه جامعه تساوی منفی .تز اسلام " كار به قدر استعداد و استحقاق به قدر كار " است . جامعه تبعيضی جامعهای است كه رابطه انسانها براساس استعباد و استثماراست ، يعنی بهره كشی جبری و زندگی افرادی به حساب كار و زحمت افرادديگر . ولی جامعه طبيعی جامعهای است كه هرگونه بهره كشی و زندگی يك فردبه حساب فرد ديگر محكوم است ، رابطه انسانها رابطه " تسخير متقابل "است ، همه آزادانه و در حدود امكانات و استعدادات خود میكوشند و همهمسخر و رام يكديگرند ، يعنی استخدام طرفينی حكمفرماست . بديهی است بهحكم اينكه تفاوت طبيعی و اختلاف طبيعی ميان افراد حكمفرماست ، آن كهنيرو و استعداد بيشتری دارد ، بيشتر نيروها را به سوی خود جذب میكند .مثلا فردی كه استعداد علمی بيشتری دارد ، جويندگان علم را بيشتر به سویخود جذب میكند و بيشتر مسخر خود میسازد و آن كه استعداد فنی بيشتری دارد، ديگران اجبارا در زيردست او و در جهت فكر و ابتكار او حركت میكنند وبيشتر مسخر و رام او میشوند . اين است كه قرآن مجيد در عين اينكه " ربو مربوبی " را در جامعه نفی میكند ، به واقعيت تفاوت طبيعی و درجاتمختلف استعدادها از نظر تكوينی اعتراف دارد و " رابطه تسخير طرفينی "را تاييد میكند . در سوره زخرف آيه 32 میفرمايد : « اهم يقسمون رحمة ربك ، نحن قسمنا بينهم معيشتهم فی الحيوش الدنيا ورفعنا بعضهم فوق بعض درجات ليتخذ بعضهم بعضا » |