مساله ديگر اين است كه آيا مردمی كه توسلات پيدا میكنند و به زيارتمیروند و حاجت میخواهند ، از نظر توحيدی درك صحيحی دارند يا ندارند ؟آيا واقعا با نظر " به سوی اويی " به زيارت میروند يا با فراموشی "او " و مقصد قرار دادن شخص زيارت شده كه بدون شك اكثرت مردم با چنانتوجه غريزی به زيارت میروند . ممكن است اقليتی هم باشند كه فاقد دركتوحيدی - و لو در حد غريزی - باشند به آنها بايد توحيد آموخت نه آنكهزيارت را شرك دانست . مساله سوم اين است كه اقوال و افعالی كه حكايتگر تسبيح و تكبير وتحميد است و ستايش ذات كامل علیالاطلاق و غنی علیالاطلاق است ، در موردغير خدا شرك است . سبوح مطلق و منزه مطلق از هر نقص و كاستی اوست ،بزرگ مطلق اوست ، آن كه همه ستايشها منحصرا به او برمیگردد اوست ، آنكه همه حولها و قوهها قائم به اوست ذات اوست . اين گونه توصيفها - چهبه صورت قولی و چه به صورت عملی - برای غير خدا شرك است . ما قبلادرباره اينكه چه نوع كاری عبادت است بحث كردهايم . صدق و اخلاص خداشناسی خود به خود بر روی تمام شخصيت و روحيه و اخلاق و اعمال بشراثر میگذارد . اندازه اين تاثير به درجه ايمان بستگی دارد . هر اندازهايمان انسان قویتر و شديدتر باشد ، نفوذ خداشناسی در وجود انسان بيشترمیگردد و شخصيت آدمی را بيشتر تحت سيطره خود قرار میدهد . |