ميكند . در همين زمان ميتوان اين حكم را با توجه به شرايط زمانه با صورتاجرايی تازه ای ، بمرحله اجرا در آورد . از اينگونه مثالها الی ماشاء الله داريم و تازه آن پيچ و لولائی كه بهقوانين اسلام انعطاف ميدهد تا بتواند خود را با شرايط نو تطبيق دهد ،بدون آنكه از اصول تخلف بشود منحصر به اين موارد نيست من بعوض ورود بهجزئيات كه به زمان زيادی نياز دارد مثال ديگری برايتان ميزنم تا موضعروشنتر بشود . اصلی در قرآن داريم راجع به مبادلات و كيفيت گردش ثروت در ميان مردمكه باين تعبير در قرآن بيان شده است : ²لا تاكلوا اموالكم بينكم بالباطل( 1 ) يعنی نقل و انتقال مملوكها نبايد بصورت بيهوده انجام شود يعنیاگر شما مال و ثروتی مشروع بدست آورده ايد و خواستيد آنرا بديگری منتقلكنيد ، اين نقل و انتقال بايد بصورتی باشد كه از نظر اجتماعی شكل مفيدیداشته باشد و يكی از نيازهای اصيل زندگی افراد جامعه را رفع كند حالا فرضكنيد كسی بخواهد با پولی كه در اثر تلاش شرافتمندانه بدست آورده كالايیبیمصرف و بی فايده مثلا يك گونی مورچه مرده را بخرد ، آنهم برای آنكهآنرا دور بريزد ، اين معامله از نظر قرآن از اساس باطل است اما فرضكنيد زمانی بيايد كه علم بتواند از مورچه مرده استفاده بكند در آنصورتميبينيم كه همين معامله كه تا ديروز باطل و حرام بوده به معامله صحيحیتبديل ميشود چرا ؟ باين دليل كه مجتهد فقيه واقعی ، مصداق حكم كلی آيهلاتاكلوا را بطور صحيح در هر زمان تشخيص ميدهد و بر اساس آن ، حكم بهوجوب شرعی معامله و يا عدم آن ميدهد . نظير همين مسئله در مورد خريد و فروش خون پيش آمده پاورقی : 1 - مال يكديگر را به نا حق صرف نكنيد . ( سوره بقره - آيه 188 ) . |