آنها را با مسلمانها نشان میدهد مثلا در ايران قبل از ورود اسلام در كناراكثريت مذهبی كه زرتشتيها بودند ، اقليتهای مذهبی مثل يهوديها و مسيحیهاو مانويها وجود داشتند در نبردهای مسلمين در ايران ، اين اقليتها بامسلمين همراه و همدست بودند ، چرا ؟ به اين دليل كه آنها از دست مذهبحاكم ، فوق العاده رنج میبردند و دريافته بودند كه اگر اسلام حاكم بشود ،با اينكه باز هم به صورت اقليتی باقی خواهند ماند ، ولی بودن در زيرلوای اسلام به مراتب بهتر از باقی ماندن در زير لوای دين ديگری است .تاريخ نشان ميدهد كه اقليتهای مذهبی در ايران ساسانی مخصوصا يهوديها (1 ) وقتيكه مسلمين آمدند به آنها كمكهای فراوانی كردند در مصر هم وضعبدين منوال بود در آنجا مسيحيان در اكثريت بودند و يهوديها از دستمسيحيها هيچ گونه آزادی نداشتند ، با آمدن مسلمانان ، يهوديان به كمكمسلمين شتافتند پس اين اقليتها در پيروزی مسلمين نقش داشتند ولی اينمقدار نقش داشتن سبب نمیشود كه بگوئيم نهضت صدر اسلام نهضت مشتركيهودی - اسلامی - بوده است زيرا روح نهضت را اسلام تشكيل ميداد در نهضتفعلی ما هم وضع بهمين منوال است در اين نهضت هم اقليتهای غير مسلمان ،اعم از اقليتهای مذهبی و اقليتهای سياسی ، شركت داشتند اما آنها به دليلاينكه اقليتشان ناچيز بود (2) قهرا نقش عمده و تعيين كننده ای نداشتند .مسئله مهمی كه در اين ميان قابل توجه است و به قسمت دوم اين پرسشمربوط ميگردد ، بررسی نقش پاره ای اقليتها ، بخصوص پاورقی : 1 - زيرا يهوديها در آن دوره هم از دست مسيحيهای ايرانی كه در حال رشدبودن ، رنج میبردند و هم از دست زرتشتيها . 2 - اين واقعيت را رفراندم فروردين ماه ، بخوبی نشان داد . |