بود و قابل ستايش و تمجيد ، روز ديگر از ارزش میافتد و چيز ديگری كهنقطه مقابل اولی بود ، معيار انسانيت ميشود ؟ آيا فكر ميكنيد روزی در آينده خواهد آمد كه چومبه بودن و معاويه بودنمعيار انسانيت بشود ولومومبا بودن و ابوذر بودن معيار ضد انسانيت ؟ يااينكه نه ، معتقديد چنين نيست كه ابوذر بودن ، از خط سير انسانيت برایهميشه خارج بشود ، بلكه انسانيت انسان دائما تكامل پيدا ميكند ، ومعيارهای كاملتری برای آن پديد میآيد . انسان بحكم اينكه خط سير تكاملش ثابت است ، نه خودش ، يك سلسلهمعيارها دارد كه بمنزله نشانه های راهند درست همانگونه كه در يك بيابانبر ، كه حتی كوه و درختی ندارد ، نشانه هايی میگذارند كه راه را مشخصكنند و اين نشانه ها و اين معيارها ، هميشه نشانه و معيار هستند و دليل وضرورتی ندارد كه تغيير بكنند . من در يكی از كتابهايم ، بحثی كرده ام راجع به اسلام و تجدد زندگی و درآنجا اين مسئله را روشن كرده ام كه اسلام با مقتضيات متفاوت زمانها ومكانها چگونه برخورد ميكند ( 1 ) . در آنجا ذكر كردهام كه اساسا اين مسئله كه آيا زندگی اصول ثابت و لايتغير دارد يا نه ؟ بر اساس يك سؤال مهم فلسفی بنا شده و آن سؤالاينست : آيا انسان لااقل در مراحل تاريخی نزديك تر بما ، يعنی از وقتیكه بصورت يك موجود متمدن يا نيمه متمدن در آمده است ، تبديل انواعپيدا كرده يا نه ؟ آيا انسان در هر دورهای غير از انسان دوره ديگر است ؟آيا نوع انسان تبديل پاورقی : 1 - نظام حقوق زن در اسلام - فصل اسلام و تجدد زندگی - نوشته استاد مطهری، انتشارات صدرا . |