ولی به اجمال آن را عرض میكنم . در قرآن با دو منطق به ظاهر مختلف در مورد ملاك پيروزيها روبرو ميشويمكه اين دو منطق را با يكديگر بايد بسنجيم تا اصل مطلب دستگيرمان بشودقرآن در آيه پنج سوره قصص ، ملاك پيروزی را استضعاف شدگی بيان ميكندحداقل آنچه از ظاهر آيه برميايد ، اينست كه استضعاف شدگی ملاك حركت وملاك انقلاب است بر طبق اين آيه از هر جا كه حركت و انقلاب پيدا ميشود، پيروزی هم از همانجا پيدا ميشود پس در اينجا ايمان نقشی ندارد بر حسباين ملاك هر جای دنيا محروميت و استضعاف شدگی باشد برای حركت ، برایجنبش و برای پيروزی كافی است . آن گروهی كه در ابتدا به آنها اشاره كردم ، همين وجه را ميپذيرند ازنظر آقايان قرآن در اينجا روی يك امر زير بنائی ، يعنی امر مادی -اقتصادی تكيه دارد اما آيات ديگری داريم كه در آنها بر امری تكيه شدهاست كه بقول اين حضرات ، روبنائی است يعنی ايمان و عمل صالح در آيه 55از سوره نور ميفرمايد : « وعد الله الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم فی الارض آنهائی كه دارای ايمانند - ايمان الهی - و به يك مكتب الهی دلبستگیدارند و اعمالشان مطابق مكتب است ، خدا به آنها وعده استقلال و پيروزیداده است . در اين زمينه آيات بسيار ديگری وجود دارد از جمله آيه 105 سوره انبيا( 1 ) و آيه 139 سوره آل عمران ( 2 ) مسئله ای كه در پاورقی : 1 - و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادیالصالحون » ما بعد از تورات در زبور داود نوشتيم كه البته بندگان نيكوكار من -دارای عمل صالح - ملك زمين را وارث و متصرف خواهند شد . 2 - و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنين » > |