انسان در مسائل مربوط به معيشت و خوراك و مسكن و پوشاك ، و آزادی درانتخاب راه معيشت مادی خلاصه ميشود اما اينكه مكتب و عقيده و وابستگیبيك ايمان هم جزو حقوق انسانی است و اينكه اوج انسانيت در وارستگی ازغريزه و از تبعيت از محيطهای طبيعی و اجتماعی ، و در وابستگی به عقيده وايمان و آرمان است بكلی بفراموشی سپرده شده است . اين اشتباه ، معكوس اشتباه خوارج است آنها از مفهوم ان الحكم الاللهكه به معنی اين است كه حاكميت قانون و تشريع از ناحيه خداست چنيناستنباط میكردند كه حاكميت - به معنی حكومت - هم از خداست علی ( ع )درباره اينها فرمود : « كلمة حق يراد بها الباطل » اين آقايان هم اصل حاكميت و امارت ملی را با اصل تشريع و تدوين مكتباشتباه كردهاند و لابد پنداشته اند اصل و متمم قانون اساسی كه بالصراحههيچ قانونی را كه بر خلاف قوانين اسلام باشد ، قانونی نمیدانند ، بر خلافروح مشروطيت و حاكميت ملی هستند . و اما اينكه از زير پا گذاشته شدن حق حاكميت سخن بميان آورديد بايدبگويم كه مهر اسلاميت را اكثريت قاطع ملت ايران بر نوع نظام آينده اينمملكت زده است مبارزه ملت ايران ، تنها يك قيام عليه استيلای سياسی واستعمار اقتصادی نبود ، قيام عليه فرهنگ ها و ايدئولوژيهای غربی ودنباله روی از غرب بود كه تحت عناوين فريبنده ، آزادی ، دمكراسی ،سوسياليسم ، تمدن ، تجدد ، پيشرفت ، تمدن بزرگ و مطرح میشد ملت ايرانآنروز كه در تظاهرات چند ميليونی شعار جمهوری اسلامی را عنوان كرد در |