انقلاب فقط برای اين بوده كه رژيم سقوط بكند ؟ آيا همين قدر كه رژيم سقوطكرد ديگر همه چيز درست است و انقلاب به ثمر رسيده و ميوه داده است ؟هر انقلابی دو جنبه دارد ، يكی جنبه ويران كنندگی و ديگر جنبه سازندگیيعنی آن جنبه كه مشخص ميكند جامعه آينده چگونه و بر اساس چه الگوئیبايد ساخته شود وقتی انقلابی مرحله دوم خود را تازه شروع كرده و هنوز تابه ثمر رسيدن آن زمان زياد و تلاش زيادی لازم است ، صحبت از تقسيم غنائمو دريافت سهم ، عجولانه و نابخردانه است انقلاب تجزيه بردار نيست كهبگوئيم يك قسمت آنرا بشما ميدهيم و يك قسمت را بديگری انقلاب شبيهقافله ايست كه مسيری را طی ميكند اين قافله يا بايد از اين راه برود ويا از آن راه يا بايد مثلا در مسير اسلام حركت بكند يا بكلی راه خودش راعوض كرده و از راه ديگری - مثلا كمونيسم - حركت بكند در مرحله سازندگیجای اين بحث نيست كه بگوئيم آنهائی هم كه از اول نظريات كمونيستیداشته و تا مرحله سقوط رژيم سهمی داشته اند ، بايد سهمشان را بگيرندانقلاب شبيه نهر آب نيست كه بگوئيم اين نهر تا اينجا آمده ، از اينجايك قسمتش را بشكل جوئی جدا میكنيم و به يك عده ميدهيم تا بروند درزمين خودشان بريزند اين امر تنها در صورتی شدنی است كه بگوئيم مملكت راتجزيه كنيم و قسمتهای مختلف را به اشخاص و گروههای مختلف بدهيم ، والبته اين كار غير ممكن است . نمیتوان انقلاب را در آن واحد در دو مسير متناقض بحركت در آورد حركتدر دو مسير متناقض مساوی است با نابودی انقلاب . پرسش دوم : با توجه به اين مسئله كه اسلام اصالت انسان |