است يا نه ، و اگر انجام داده به چه ميزانی بوده و اگر انجام ندادهمسئولان آن چه كسانی بوده اند ، فعلا برای ما مطرح نيست ما لااقل در طی اينبحث كاری به گذشته نداريم ، آنچه برايمان مطرح است اينكه ، در آيندهاين دانشكده بايد چه رسالتی داشته باشد ؟ همچنان كه اشاره كردم ، شخصافكر ميكنم اين دانشكده ميبايد بحق مركزی باشد برای توضيح و تفسير واحيانا دفاع از ايدئولوژی اسلامی ، و اميدوارم كه درآينده با همت وهمكاری اساتيد و دانشجويان متعهد و مسئول دانشكده ، اين رسالت بخوبیانجام بپذيرد و اما مسئله دوم ، مسئله آزادی است بايد ديد اساسا آزادی چيست و چهحقی برای بشر بحساب ميايد ؟ معمولا دو گونه آزادی برای انسان در نظر گفتهميشود ، يكی آزادی باصطلاح انسانی و ديگری آزادی حيوانی يعنی آزادی شهوات، آزادی هوی و هوسها و اگر به زبان قدما بخواهيم بحث كنيم ، بايد آزادینوع دوم را آزادی قوه غضبيه و قوه شهويه بناميم واضح است كه كسانی كهدرباره آزادی بحث ميكنند ، منظورشان آزادی حيوانی نيست ، بلكه آنواقعيت مقدسی است كه آزادی انسانی نام دارد انسان استعدادهائی داردبرتر و بالاتر از استعدادهای حيوانی اين استعدادها يا از مقوله عواطف وگرايشها و تمايلات عالی انسانی است و يا از مقوله ادراكها و دريافتها وانديشه هاست به هر حال ، همين استعدادهای برتر منشا آزاديهای متعالی اوميشوند اينجا لازم است توضيح مختصری درباره دو نوع آزادی كه مايه اشتباه كاریو مغلطه شده است داده شود فرق است ميان آزادی تفكر و آزادی عقيده آزادیتفكر ناشی از همان استعداد انسانی بشر است كه ميتواند در مسائل بينديشداين استعداد |