. 6 خودآگاهی انسانی
خودآگاهی انسانی يعنی آگاهی به خود در رابطه با همهء انسانها .خودآگاهی انسانی بر اين اصل و فلسفه استوار است كه انسانها مجموعا يكواحد واقعی به شمار میروند و از يك " وجدان مشترك انسانی " بهرهمندند، احساس انسان دوستی و انسان گرايی در همهء افراد انسان موجود است . بهقول سعدی :
بنی آدم اعضای يك پيكرند |
كه در آفرينش زيك گوهرند |
چو عضوی به درد آورد روزگار |
دگر عضوها را نماند قرار |
تو كز محنت ديگران بی غمی |
نشايد كه نامت نهند آدمی |
افرادی كه مانند " اگوست كنت " در جستجوی " دين انسانيت " بودهو هستند ، اين انديشه را در مغز خود میپرورانند . اومانيسم كه كم و بيشفلسفهء رايج زمان ماست و غالبا مدعيان روشنفكری از آن دم میزنند ، هميناست . اومانيسم انسان را در ماورای طبقات ، مليتها ، فرهنگها ، مذهبها ،رنگها ، نژادها ، خونها به صورت يك واحد میبيند و هر گونه تبعيض وتفاوتی را نفی میكند . اعلاميههايی كه به نام " حقوق بشر " در جهانمنتشر شده است بر اين فلسفه تكيه دارد و مبلغ اين نوع خودآگاهی در جهاناست . اگر اين نوع خودآگاهی در فردی پيدا شود ، دردش درد انسان ، آرزوهايشآرزوهای انسان میشود و جهت گيری و تلاشش در جهت انسان صورت میگيرد ودوستيها و دشمنيهايش همه رنگ