" سوگند به نفس انسان و اعتدال آن ، كه ناپاكيها و پاكيها را به اوالهام كرد " ( 1 ) . . 9 او جز با ياد خدا با چيز ديگر آرام نمیگيرد . خواستهای او بینهايت است ، به هر چه برسد از آن سير و دلزده میشود مگر آنكه به ذاتبی حد و نهايت ( خدا ) بپيوندد . " هماناتنها باياد او دلها آرام میگيرد " ( 2 ) . " ای انسان ! توبه سوی پرورد گار خويش بسيار كوشنده هستی و عاقبت اورا ديدار خواهی كرد " ( 3 ) . . 10 نعمتهای زمين برای انسان آفريده شده است . " همانا اوست كه آنچه در زمين است برای شما آفريد " ( 4 ) ." آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است مسخر او قرار داده است ( پساو حق بهرهگيری مشروع همهء اينها را دارد " ( 5 ) . . 11 او را برای اين آفريد كه تنها خدای خويش را پرستش كند و فرماناو را بپذيرد . پس او وظيفهاش اطاعت امر خداست . " همانا جن و انس را نيافريديم مگر برای اينكه مرا پرستش كنند " (6 ) . . 12 او جز در راه پرستش خدای خويش و جزبا ياد او خود را نمیيابد ، پاورقی : . 1 شمس / 8 و . 9 . 2 رعد / . 28 . 3 انشقاق / . 6 . 4 بقرش / . 29 . 5 جاثية / . 13 . 6 ذاريات / . 56 |