عاملی برای محدود كردن آزادی انسان نام نبرديم . چرا ؟ آيا قضا و قدرالهی وجود ندارد و يا قضا و قدر عامل محدود كردن نيست ؟ قضا و قدر الهیامری قطعی و مسلم است ، ولی عامل محدود كردن انسان نيست . قضای الهیعبارت است از حكم قطعی الهی دربارهء جريانات و حوادث ، و قدر الهیعبارت است از اندازه گيری پديدهها و حوادث . از نظر علوم الهی مسلم است كه قضای الهی به هيچ حادثهای مستقيما و بلاواسطه تعلق نمیگيرد ، بلكه هر حادثه را تنها و تنها از راه علل و اسبابخودش ايجاب میكند . قضای الهی ايجاب میكند كه نظام جهان نظام اسباب ومسببات باشد . انسان هر اندازه آزادی از ناحيهء عقل و اراده دارد و هراندازه محدوديت كه از ناحيهء عوامل موروثی و محيطی و تاريخی دارد ، بهحكم قضای الهی و نظام قطعی سببی و مسببی جهان است ( 1 ) . بنابراين خود قضای الهی يك عامل برای محدوديت انسان به شمار نمیرود .محدوديتی كه به حكم قضای الهی نصيب انسان شده است همان محدوديت ناشیاز شرايط موروثی و شرايط محيطی و شرايط تاريخی است نه محدوديت ديگر ،همچنانكه آزادی ای هم كه نصيب انسان شده به حكم قضای الهی است ولی بهاين صورت كه قضای الهی ايجاب كرده انسان موجودی صاحب عقل و اراده باشدو در دايرهء محدود شرايط طبيعی و اجتماعی بتواند خود را به مقياس و سيعیاز قيد تسليم به آن شرايط آزاد سازد و سرنوشت و آيندهء خويش را در دستگيرد . پاورقی : . 1 برای اطلاع بيشتر در اين باره رجوع شود به كتاب انسان و سرنوشت ،از همين نويسنده . |