آنها جيره بندی كند و به هيچ ميلی بيش از ميزان تعيين شده ندهد و به اينوسيله آزادی " معنوی " كه با ارزشترين نوع آزادی است كسب نمايد .اين توانايی بزرگ از مختصات انسان است و در هيچ حيوانی وجود ندارد وهمين است كه انسان را شايستهء " تكليف " كرده است و همين است كه بهانسان حق " انتخاب " میدهد و همين است كه انسان را بهصورت يك موجودواقعا " آزاد " و " انتخابگر " و " صاحب اختيار " در میآورد .ميلها و جاذبهها نوعی پيوند و كشش است ميان انسان و يك كانون خارجیكه انسان را به سوی خود میكشاند . انسان به هر اندازه كه تسليم ميلهابشود ، خود را رها میكند و به حالت لختی و سستی و زبونی در میآيد وسرنوشتش در دست يك نيروی خارجی قرار میگيرد كه او را به اين سو و آنسو میكشاند ، ولی نيروی عقل و اراده نيرويی درونی و مظهر شخصيت واقعیانسان است . انسان آنجا كه به عقل و اراده متكی میشود ، نيروهای خويش را جمع و جورمیكند و نفوذهای خارجی را قطع مینمايد و خويشتن را " آزاد " میسازد وبه صورت " جزيرهای مستقل " در میآيند . انسان به واسطهء عقل و ارادهاست كه " مالك خويشتن " میشود و شخصيتش استحكام میيابد . مالكيت نفس و تسلط بر خود و رهايی از نفوذ جاذبهء ميلها هدف اصلیتربيت اسلامی است . غايت و هدف چنين تربيتی " آزادی معنوی " است . |