است كه بلوغ شرط صحت عبادات نيست ، اما در معاملات چطور ؟ برخی ازعلما معتقدند كه بلوغ در معاملات شرط صحت است و كودك مميز كه خوب وبد را بفهمد ، نه میتواند مستقلا و برای خود و نه به نيابت از غير ،معاملهای را انجام دهد ، مثلا خريد و فروش كند يا اجاره بدهد يا اجرایصيغهء نكاح نمايد . و برخی ديگر معتقدند كه كودك مميز مستقلا و برای خودنمیتواند معاملهای را انجام دهد ، ولی میتواند از طرف ديگران نيابت ووكالت كند . اطلاع و آگاهی و همچنين عدم اضطرار از اموری هستند كه شرط تكليف هستندولی شرط صحت نيستند ، عليهذا اگر عملی - اعم از عبادت و معامله از نظرشرايط ديگر كامل صورت گيرد ولی عمل كننده نمیدانسته است و تصادفا عملشجامع شرايط از آب درآمد ه ، عملش صحيح است ، همچنانكه اگر انساناضطرارا معامله يا ازدواج بكند صحيح است . مثلا اگر شخصی خانهای دارد كهفوق العاده مورد علاقهء اوست و مايل به فروشش نيست ، ولی ناگهان يكحادثه برايش پيش میآيد كه نياز شديد به پول پيدا میكند و اضطرارا خانهءمورد علاقهاش را به فروش میرساند ، معاملهاش صحيح است ، و يا اگر مردو يا زنی به هيچ وجه مايل به ازدواج نيست ، ولی بيماری ای پيدا میكند كهپزشك ازدواج را برايش لازم تشخيص میدهد و او به حكم اضطرار ازدواجمیكند ، ازدواجش صحيح است . از اينجا معلوم میشود معاملهء اكراهی و اجباری با معاملهء اضطراری ازنظر صحت متفاوت است . معاملهء اكراهی و اجباری صحيح نيست ، ولیمعاملهء اضطراری صحيح است . اينجا لازم است توضيح داده شود كه چرا معاملهء اكراهی صحيح نيست ومعاملهء اضطراری صحيح است . ممكن است گفته |