دارند ، اصحاب يمين وضع ديگری دارند ، مكذبين وضع ديگری دارند . راجع بهخصوص سؤال قبر و فشار قبر و . . . اصل آن چرای جناب عالی جواب داده شد. اگر بگوييد از اين عامل استفاده نكرده ، [ میگوييم ] از اين عاملاستفاده كرده است . مسألهای باقی میماند كه اگر واقعا مسأله سؤال قبر به همان شكل هست وفتانی القبر ( دو فتان قبر ) به تعبير حديث يا بعضی احاديث منكر و نكيرتعبير كردهاند میآيند و فشار قبر هست ، چرا همه شؤون عالم برزخ در قرآنبه اين صورت ذكر نشده است . خوب ، ذكر نشده باشد ، حداكثر اين است كهكسی بگويد قرآن كه اينها را نگفته ، ما بايد برويم ببينيم احاديث قطعیمتواتر هست كه قبول كنيم يا نه ، اگر هم نبود قبول نمیكنيم . اين بهمدعای ما كه مسأله اثبات عالم برزخ است صدمه نمیزند ، جواب ايراد اصلیحضرت عالی كه چرا به عنوان عامل تربيتی استفاده نشده [ اين است كه ] نه، واقعا استفاده شده است ، حداكثر اين است كه شما بگوييد پس معلوممیشود فشار قبر به آن معنا دربست نيست ، اگر بود قرآن میگفت . ما فرضاخودمان هم فشار قبر را قبول داشته باشيم ، به اين بحث امروز ما ضربهاینمیزند . پس قرآن هم اين مطلب را بيان كرده و اگر هم اين " چرا "برای ما مبهم مانده بود ، به استدلال ما ضربه نمیزد ، و " چرا " هم مبهمنيست و قرآن هم مسلم از اين عامل تربيتی استفاده كرده است . اما جواب سؤال اول : البته اين سؤال از قديم سؤال خيلی مهمی بوده وهميشه مطرح بوده است . بنده در كتاب عدل الهی در مسأله " مجازاتهایاخروی " ، يك بخش كه در آنجا باز كردهام جواب اين سؤال بوده كهمجازاتهای اخروی هيچ تناسبی با گناهان دنيوی ندارد ، نه از جهت مدتتناسب دارد و نه از جهت كيفيت ، [ درباره ] كيفيتش آن طور كه به ماگفتهاند سوزندگی آتش جهنم با آتش دنيا مثقالش هفت صنار تفاوت دارد (1 ) . از خود قرآن هم شايد بشود استنباط كرد ، و در روايت داريم يكحلقهاش اگر به اين دنيا بيايد كوهها را آب میكند . اين آتش با آتشدنيا هيچ تناسبی ندارد . مدت آن هم همين طور است . در مسأله " عدل و ظلم " شما خودتان يك منطقی در كتاب راه طی شدهداريد . ما قسمتی از آن منطق را صحيح میدانيم ، يعنی آن چيزی را كه ما ردمیكنيم سبك پاورقی : . 1 [ به معنی تفاوت بسيار زياد ] . |