بزرگوار ( 1 ) . در سوره دخان میفرمايد : " « ان هؤلاء ليقولون 0 ان هی الا موتتنا الاولیو ما نحن بمنشرين »" آنها میگويند كه جز مردن اولی ما مردن ديگری نيست. اين مسأله مردن اوليه را هم جلسه گذشته بحث كرديم " « ربنا امتنااثنتين و احييتنا اثنتين »" ( 2 ) . از قرآن استفاده میشود كه مردم بعداز اين زندگی دو مردن دارند : يك مردن كه وارد عالم برزخ میشوند ، وانتقال از برزخ به قيامت هم از نظر قرآن مردنی است و حياتی ، يعنیانتقال از يك حيات به حيات ديگر است كه از آن تعبير به مردن میشود .آنها هم گفتند جز همين يك مردن ، مردن ديگری نداريم ، يعنی پس قهرا بعداز اين حياتی نيست كه باز مردنی و حياتی باشد . " « فأتوا بابائنا انكنتم صادقين »" اگر راست میگوييد كه پدرهای ما هستند ، پس بگوييدآنها را بياورند . اين " « فأتوا بابائنا »" مشعر به اين است كهانبياء به آنها میگفتند پدرهايتان هم نمردهاند و در واقع زندهاند ،میگفتند پس آنها را بياوريد تا ما ببينيم . " « ا هم خير ام قوم تبع والذين من قبلهم اهلكناهم انهم كانوا مجرمين »" . شاهد هم آيه بعد است: " « و ما خلقنا السموات و الارض و ما بينهما لاعبين 0 ما خلقناهما الابالحق و لكن اكثرهم لا يعلمون 0 ان يوم الفصل ميقاتهم اجمعين »" ( 3 )ما آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنها هست خلق نكرديم كه بخواهيم بازیكرده باشيم . تفاوت لعب با باطل لعب با باطل اين تفاوت را دارد : كار بچه را كه به آن بازی میگوييم ،هم حق است و هم باطل ، لعب است از نظر اصل كار ، يعنی اگر ما نظر بهآن كاری كه بچه میكند بيندازيم ، مثلا اگر آن عمل توپ بازی را مورد نظرقرار دهيم ، چه اثری بر اين توپ بازی بار است ؟ هيچ ، عملش بيهودهاست ولی برای بچه بيهوده نيست ، چون نفس بازی كردن برای او خوب است، مايه رشد روحی و جسمی اوست . و لهذاپاورقی : . 1 در قرآن هر جا كه " عرش " اطلاق میشود ، مقام زمامداری خداونداست ، آن شأن و صفتی كه به موجب آن اختيار تمام اشياء در دست اوست وهمه چيز در نزد او متمركز میشود . عرش ، يك جسم و جای خاصی نيست ،مقامی از مقامات ربوبی است . . 2 مؤمن / . 11 . 3 دخان / 34 - . 40 |