عنصر اول و دوم در داخل خود روح است ( 1 ) . میگفتند شما خيال كردهايدكه روح جسم نيست ؟ روح هم خودش جسم دارد و ما الان دارای دو جسم هستيم :يك جسم جسم مادی و جسم ديگر جسم روحی ، و جسم روحی ما دارای ابعاد استو مفاهيم رياضی را كه ما در ذهن خودمان تصور میكنيم و ابعاد برايش خلقمیكنيم و در عالم ذهن تقسيم میكنيم ، واقعا ما بعد رياضی را در ذهنخودمان خلق میكنيم و رويش حساب میكنيم ، نه اينكه آن كه در ذهن ماستبعد ندارد و فقط تصوری است از بعد ، تصور بعد غير از خود بعد است . ماهر جا كه درباره رياضيات فكر میكنيم و همه ابعادی را كه تصور میكنيم ،نه اين است كه ابعاد خارج را میبينيم ، بلكه همان ابعاد ابعادی است كهذهن ما قدرت خلاقيت آن را دارد و آن ابعاد را در خودش خلق میكند . معاد از نظر ملا صدرا امثال ملا صدرا گفتهاند معاد جسمانی است اما همه معاد جسمانی رابردهاند در داخل خود روح و عالم ارواح ، يعنی گفتهاند اين خصايص جسمانیدر عالم ارواح وجود دارد ، اين فاصلهای كه قدما از قبيل بوعلی ميان روح وجسم قائل بودهاند و فقط عقل را روحی میدانستند و غير عقل را روحینمیدانستند ، اين فاصله وجود ندارد . اما البته اين مطلب هم مشكل را حلنكرده است ، يعنی ما اين را با مجموع آيات قرآن نمیتوانيم [ تطبيق كنيم] . با اينكه حرف خيلی خوبی است و آن را با دلايل علمی هم میشود تأييدكرد ولی معاد قرآن را با اين مطلب نمیشود توجيه كرد ، چون معاد قرآنتنها روی انسان نيست ، روی همه عالم است . قرآن اساسا راجع به عالمماده بحث میكند نه تنها انسان : " « اذا الشمس كورت 0 و اذا النجومانكدرت 0 و اذا الجبال سيرت » " ( 2 ) مربوط به قيامت است ، "« يوم تبدل الارض غير الارض »" فقط ارض روح ما را نمیگويد ، قرآن ارض( همين زمين ) را دارد میگويد ، و ساير آياتی كه در قرآن هست .اينجا چيزهايی بوده است كه علم قديم قاصر بوده و نمیتوانسته از اينجايك قدمپاورقی : . 1 البته عنصر دوم ( انرژی ) را نمیشناختند ، ولی جسم را میشناختند .. 2 تكوير / 1 - . 3 |