يا هيچ جا رجوع به معنای [ بازگشت ] بعد از معدوم شدن نيامده ، بلكهتعبير اين است : " « انا لله »" ما از آن خدا هستيم ، " « و انااليه راجعون »" ( 1 ) و ما به سوی او بازگشت میكنيم . پس كلمه معادرا هم اگر ما به كار ببريم ، اگر به معنی عود الی الله استعمال كنيم ،آنوقت با تعبيرات قرآنی ، خوب منطبق میشود . يا اين تعبير : " « و انالی ربك المنتهی »" ( 2 ) و اينكه نهايت و تماميت و پايانی به سویپروردگار است ، يعنی به سوی او همه چيز پايان میيابد ، " « ان الی ربكالرجعی »" ( 3 ) . و امثال اين تعبيرات . . 3 عود ارواح به خداوند محدثين متشرعه مثل مرحوم مجلسی ادعا میكنند كه اجماع همه اهل ادياناست بر معاد به معنی عود ارواح به اجساد ، ولی عدهای میگويند نه ، مااجماع داريم ولی نه اجماع به صورت عود ارواح به اجساد ، بلكه به معنیعود به سوی پروردگار . حالا اين عود به سوی پروردگار ، آيا مستلزم عودارواح به اجساد است يا شكل ديگری ، بعد بايد ببينيم ولی آنچه كه قرآنگفته است ، از قيامت تعبير كرده به وقتی ، به روزی يا به نشئهای كه درآن نشئه انسانها به خدا بازگشت میكنند ، يعنی چه انسانها به خدا بازگشتمیكنند ؟ اصلا آمدن از خدا يعنی چه و بازگشت به سوی خدا يعنی چه ؟ ولی هرچه هست ، قرآن اين طور گفته است ، حتی از قيامت تعبير به " القاءالله " كرده است ، منكرين قيامت را منكرين لقاء پروردگار ناميده : "« الذين كذبوا بلقاء الله »" ( 4 ) يا : " « بل هم بلقاء ربهم كافرون" ( 5 ) ، تعبيرات قرآن چنين تعبيراتی است . البته ما بدون اينكه بخواهيم رد يا قبول كرده باشيم ، [ نظريات مختلفرا بيان میكنيم ] . همه اينها معتقدند كه تفسير ما درباره معاد اين است. هيچ كس نمی خواهد چيزی بر خلاف گفته پيغمبر گفته باشد ولی هر كدام بهيك چيزهايی استناد میكنند و اين طور تفسير میكنند . از نظر بعضی ، مسألهقيامت و مسأله معاد يعنی عود كردنپاورقی : . 1 بقره / . 157 . 2 نجم / . 42 . 3 علق / . 8 . 4 انعام / . 31 . 5 سجده / . 10 |