میشوند ، سلول خونی چيز ديگری است ، با اينكه به حسب ظاهر تنوع پيدامیكند و اعضايش مرتب زياد میشود و بعد هم به صورت يك بچه به وجودمیآيد ، بچه هم مرتب رشد میكند ، بزرگ میشود ، جوان و برومند میشود ،ولی در واقع دارد از همان روز اول از او كاسته میشود . ما فكر میكنيم كهاز سی سالگی به بعد ، انسان كاسته میشود و حال آنكه از همان لحظه اولی كهسلول به وجود آمده رو به كاستی میرفته است . البته شايد از نظر حسابانرژی مطلب از همين قرار باشد ولی در مجموع اين موجود ، در همان چيزی كهشما آن را عنصر سوم میناميد مطلب اين طور نيست . تكامل تدريجی حيات عرض من اين بود كه حيات ( يعنی همان عنصر سوم ) تدريجا رو به تكاملمیرود . من بر آن مبنا اساسا فكری نكرده بودم و حرفی نداشتم عرض كنم .من عرض كردم كه اين موجود زنده دو رشد میكند : يك رشد ظاهری و حجمی كهحجم موجود بزرگ میشود و بعد هم تقسيمات و تشكيلاتی در آن صورت میگيرد ،و يك رشد جوهری به اصطلاح ما كه مقصودم رشد حياتی است ، نفس حيات (همان عنصر سوم ) تدريجا رو به شدت و رو به كمال میرود . از نظر طرز تفكرما كه شما آن را طرز تفكر قدمايی تلقی میكنيد يك انسان پير جسمش فرسودهشده ، ماده و انرژی در او كاهش پيدا كرده اما آنچه كه آن را روح و حياتمینامند و شما عنصر سوم میناميد ، در او تكامل پيدا كرده است . يك آقایمهندس بازرگان تحصيل كرده كامل شدهای كه يك سلسله ملكات علمی و يكسلسله ملكات اخلاقی پيدا كردهاند ، حيات ايشان در اين سنين شصت و چهارسالگی با حيات آن سلول كه در شصت و چهار سال و نه ماه پيش برای اولينبار تكون پيدا كرد ، يك درجه از حيات نيست . امر الهی در وجود ايشانالان كاملتر و قويتر و نيرومندتر است . فرد در آن عنصر سوم دائما رو بهكمال میرود . همان طور كه عرض كردم تكامل نوعی يك امر انتزاعی است .گاهی در فرد يك تغييرات ناگهانی پيدا میشود كه همان تغييرات ناگهانیدر نسلهای بعد پيدا میشود . آيا به نظر شما آن تغييرات ناگهانی به اينشكل است كه يك انرژی جديد به وجود میآيد ؟ اگر واقعا اين طور است ، درتكامل نوع حساب جداگانهای وجود دارد ، ولی اگر چنين چيزی نيست ، حسابجداگانهای نيست . به هر حال نظر ما به آن |