داشته باشد تا احساس لذت جسمی بشود . بهترين و كاملترين نمونهاش خواباست . ما در خواب لذت و رنج جسمی را به طور كامل احساس میكنيم . لذتو الم آخرت يعنی بهشت و جهنم هم در عين اينكه برای ما صد در صد جسمیحس میشود . هيچ لزومی ندارد كه جسمی باشد ، يعنی اين بدن دوباره آنجاجمع شود و در آنجا واقعا آتشی حاضر كنند . سؤال ديگر درباره مسأله " آكل و ماكول " است . اگر ما از صحبتهایجلسات متعدد اين طور نتيجه بگيريم كه روحی و جسمی وجود دارد ، ديگرمسأله " آكل و ماكول " حل است ، يعنی ما به جسمی معتقديم كه از همينعناصر معمولی مادی تشكيل شده و به روحی معتقد هستيم كه حيات و شخصيتمیدهند و آن روح است كه شخصيت افراد را بالاختصاص تعيين میكند . پستشكيل و تجمع و تمركز مواد اشكالی ندارد كه همين اكسيژن ، هيدروژن ، كربن، گوگرد و . . . است و در علم هم ثابت شده كه گوگردی كه اينجاست باگوگردی كه در خورشيد است فرق ندارد و همان خواص را داراست . پس اگرآنها را جمع كنيم و جسمی به وجود بياوريم ، هيچ لزومی ندارد همان جسمیباشد كه در اينجا بوده است ، چون يك بدن هم در مدت 70 65 سال جسممادیاش در حال تغيير و تبديل است ، پس اگر روح در آن حلول پيدا كندمسأله حل است . استاد : هر دو سؤالی كه آقای . . . كردند و جوابی كه دادند درست است، منتها همين چيزی كه الان ايشان گفتند اگر من میگفتم قبول نمیكردند !صحبت اولشان اين بود كه آيا حتما ضرورت دارد كه يك جسمی وجود داشتهباشد تا لذت و الم جسمانی وجود داشته باشد يا نه ؟ جواب دادهاند : نه .واقع مطلب هم اين است كه نه ، چون ما كه لذت و الم را به جسمانی وروحانی تقسيم میكنيم ، معنايش اين نيست كه بعضی از لذت و الم ها راجسم میبرد ، بعضی از لذت و الم ها را روح میبرد ، همه لذت و الم ها راروح میبرد ، چون لذت و الم مربوط به آگاهی و خودآگاهی است و اصلا جسمخودآگاه نيست . اگر ما را زير ضربه شلاق بزنند و كبودمان كنند واقعا اينبدن ما دردش نمیآيد ، باز آن كه دردش میآيد همان ما هستيم ، منتها نوعلذت يا المی كه روح میبرد از اينجاست ، چون يك اتحادی ميان روح و بدنهست و وقتی كه شما در اثر ضربه يك ناراحتی در اينجا ايجاد میكنيد و برآن اعتدال اساسی ضربهای وارد میشود ، آن تبديل میشود به الم و لهذامیگويند الم و لذت هر دو ( حتی جسمانيهايش ) در عالم روح است ، چيزیكه هست راهش فرق میكند . الم روحانی |