نمیدانيد ) و هم میدانم آنچه را شما اظهار میكنيد و آنچه را پنهانمیداريد ؟ " ( 1 ) . 3 او فطرتی خدا آشنا دارد ، به خدای خويش در عمق وجدان خويش آگاهیدارد . همهء انكارها و ترديدها ، بيماريها و انحرافهايی است از سرشتاصلی انسان . " هنوز كه فرزندان آدم در پشت پدران خويش بوده ( و هستند و خواهندبود ) خداوند ( با زبان آفرينش ) آنها را بر وجود خودش گواه گرفت وآنها گواهی دادند " ( 2 ) . " چهرهء خود را به سوی دين نگهدار ، همان كه سرشت خدايی است و همهءمردم را بر آن سرشته است " ( 3 ) . . 4 در سرشت انسان علاوه بر عناصر مادی كه در جماد و گياه و حيوان وجوددارد ، عنصری ملكوتی و الهی وجود دارد . انسان تركيبی است از طبيعت وماورای طبيعت ، از ماده و معنی ، از جسم و جان . " آن كه هر چه را آفريد نيكو آفريد و آفرينش انسان را از گل آغاز كرد، سپس نسل او را از شيرهء كشيدهای كه آبی پست است قرارداد ، آنگاه اورا بياراست و از روح خويش در او دميد " ( 4 ) . . 5 آفرينش انسان ، آفرينشی حساب شده است ، تصادفی نيست . انسانموجودی انتخاب شده و برگزيده است . " خداوند آدم را بر گزيد و توبهاش را پذيرفت و او را هدايت كرد "( 5 ) . پاورقی : . 1 بقره / 31 - . 33 . 2 اعراف / . 172 . 3 روم / . 43 . 4 الم سجده / 7 - . 9 . 5 طه / . 121 |