پس فرق اجبار و اكراه با اضطرار آن است كه در مورد اجبار و اكراه انسان از طرف يك قوهء جائر و جابر مورد تهديد قرار میگيرد كه فلان عمل خلاف را بايد انجام دهی و اگر انجام ندهی فلان صدمه را به تو خواهم زد ، و انسان برای آنكه صدمه و ضرری را از خود " دفع " كند يعنی نگذارد وارد شود نا چار بر خلاف وظيفهء خود عمل میكند ، ولی در اضطرار پای تهديد در كار نيست ، بلكه مجموع شرايط طوری پيش آمده كه وضع نامطلوبی را بر او تحميل كرده است و او برای آنكه آن وضع را " رفع " كند يعنی آنچه وجود دارد مرتفع سازد ناچار است بر خلاف وظيفهء اصلی خود عمل كند . پس تفاوت اكراه و اجبار با اضطرار در دو جهت است : . 1 در اكراه و اجبار پای تهديد انسان در ميان است ، بر خلاف اضطرار . . 2 در مورد اكراه و اجبار انسان برای " دفع " يك وضع نامطلوب چاره جويی میكند ، و در مورد اضطرار برای " رفع " چنان وضعی چاره جويی مینمايد . ولی اكراه و اجبار و همچنين اضطرار را از شرايط عمومی تكليف نمیتوان به حساب آورد ، يعنی كليت و عموميت ندارد ، اولا بستگی دارد به درجهء صدمه و ضرری كه بناست دفع و يا رفع شود ، و ثانيا بستگی دارد به اهميت آن تكليفی كه انسان میخواهد به علت اكراه يا اضطرار انجام ندهد . بديهی است كه هيچ گاه به بهانهء اكراه يا اضطرار نتوان به زيان ديگران و به ضرر اجتماع و يا به زيان خود دين اقدامی كرد . برخی تكاليف است كه هر ضرر و صدمهای را به خاطر آنها بايد تحمل كرد . |