بر اساس اين بيان ، قيامت طفيلی دنيا نيست ، دنيا مقدمه آخرت است، همان طور كه پيامبر ( ص ) هم فرمود : " « الدنيا مزرعة الاخرش » " (1 ) ، اينجا يك منزل از منازلی است كه به آنجا منتهی میشود ، يعنی اينموجود لا اقل انسان ، راجع به ساير اشياء هم بعد بحث میكنيم طوری ساختهشده است كه اين دنيا فقط يك منزل از منازل او و مرحلهای از مراحل اوست، و تجهيزات او چنان وسيع است كه اگر فقط برای اينجا بود ، اين طورآفريده نمیشد و اين تجهيزات در او عبث و بيهوده بود . اين تجهيزات درجهان ديگری ( جهان برزخ و جهان قيامت ) بروز میكند . در واقع ، شخصيتواقعی و اعضاء و جوارح واقعی و حقيقی انسان آنهايی است كه در قيامتظاهر میشود و بروز میكند . اين بدنی كه انسان در اينجا میبيند ، يكپوشش و يك نوع زندگی است كه نسبت به زندگی آن دنيا مثل زندگی گياهیجنين است نسبت به زندگی دنيايی جنين . اين ، بيانی است كه به نظر میرسد . شما به هر حال روی اين آيات تأملكنيد . واقعا من در اين آيات معاد بالخصوص میبينم كه هيچ كس از بزرگاندر باب معاد صد در صد [ به تفسير خود مطمئن ] نيست و بالاخره به يكمراحلی میرسند كه مرحله تسليم و تعبد است . خيلی كماند اشخاصی كه همهآيات را بخواهند مطابق آنچه كه ذوق خودشان است توجيه كنند . مننمیخواهم روی حرف خودم صد در صد پافشاری كرده باشم ، چون بالاخره توضيحیاست كه من دارم میدهم ولی چنين آياتی در قرآن هست . شما ببينيد بيانديگری برای توضيح اين آيات پيدا میكنيد يا نه . - آن طوری كه شنيدهام بين حضرت رضا ( ع ) و مأمون گفتگويی پيش میآيد، به اين صورت كه حضرت رضا ( ع ) تسبيحی را میچرخاندهاند و مأموناعتراض میكند كه اين كار لغوی است ، حضرت میفرمايند : خير ، به خاطراينكه به تعداد دانههای تسبيحی كه میچرخانم ، ذكر " لا اله الا الله " ياذكر ديگری گفته میشود و بنابر اين كار من لغو نيست . من میخواستم دربارهاين روايت توضيحی بيان بفرماييد . پاورقی : . 1 كنوز الحقايق ، مناوی ، باب دال : [ دنيا كشتگاه آخرت است ] . |