خواهد بود . اينجا اميرالمؤمنين اين طور فرموده است كه در قيامت غدو وعشی نيست ، صبح و شامی نيست ، صبح و شام مربوط به دوره قبل از قيامتاست : « و الغدو و العشی لا يكونان فی القيامة التی هی دار الخلود و انمايكونان فی الدنيا و قال الله تعالی فی اهل الجنة : " « و لهم رزقهم فيهابكرش و عشيا »" ( 1 ) و البكرش و العشی انما يكونان من الليل و النهارفی جنة الحياش قبل يوم القيامة و قال الله تعالی : " « لا يرون فيها شمساو لا زمهريرا » " ( 2 ) . بعد هم به آن آيهای كه ما مكرر استدلال كرديم استدلال فرمود : " « و لاتحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون ، فرحينبما اتيهم الله من فضله »" . اين ، پايان استدلال ما به آياتی بود كه دلالت میكرد در فاصله مردن وقيامت برای سعدا و اشقيا حياتی وجود دارد ، چون بعضی آيات راجع به سعدابود ، بعضی راجع به اشقيا ، و بعضی آيات كه به تعبير " توفی " بودعموم مردم را يكجا شامل میشد ، و معلوم است كه اگر آيه همين قدر راجع بهسعدا يا اشقيا گفته باشد ، نمیشود بگوييم يك متوسطينی هم هستند كه فقطاينها در اين بين مات و فات میشوند و ديگران اين طور نيستند . به اصطلاح، اينجا ديگر قول به فصلی در كار نيست . از اين بيان هم میگذريم .از آيات قرآن اجمالا استنباط میشود يكی اينكه بعد از مردن تا قيامتحياتی هست ، ديگر اينكه قيامت كه بپا میشود تمام اين عالمی كه مامیشناسيم از خورشيد و ستارگان و زمين با همه محتوياتش ( كوهها و درياها) ، يك دگرگونی عجيب و خاصی پيدا میكند كه شايد برای ما قابل تصورنيست كه آن دگرگونی چگونه است . قرآن به تعبيرات خاصی اين دگرگونشدنها و زير و رو شدنها را بيان میكند ، و آن دگرگونی آغاز قيامت است .در عالم قبل از قيامت يعنی عالم برزخ همان طور كه از آيات و رواياتهم فهميده میشود يك حساب كلی رسيدگی نمیشود ولی قسمتی از پاداش وكيفرها در همان عالم برزخ به افراد میرسد ( 3 ) . پاورقی : . 1 مريم / . 62 مقصود اين است كه اين جنت ، جنت برزخ است نه جنتقيامت . . 2 دهر / . 13 در آنجا [ قيامت ] خورشيد و زمهرير را نمیبينند ( وجودندارد ) . وقتی كه خورشيدی نباشد ديگر صبح و شامی نيست . اين مسائل درآنجا وجود ندارد . . 3 [ عبارات اين پاراگراف در متن سخنان استاد اندكی مغشوش بود ] . |