ديگر چيست ؟ ما هم میبينيم حافظه هست و همين حافظه به ما اجازه میدهدكه پرونده ما پيش خودمان محفوظ باشد ، احتياج به آويزان كردن يك قطعهپوست كدو نداشته باشيم . حال اگر همين مجموعه كه چشم و گوش و ريه وقلب و حافظه و عصب دارد دو مرتبه زنده شود ، طبيعی است كه باز هم همانشخص است ، شخص ديگری نيست . كافی نيست كه فقط چشم بنده تجديد بشود ،گوشم تجديد بشود ، دستم تجديد بشود ، حافظهام هم بايد تجديد بشود . اگرحافظهام تجديد شد میگويم من همان آدمی هستم كه يك روزی به فلان شخص مشتزدم و حالا در قيامت اگر به پشت من مشت میخورد ، برای آن مشتی است كهبه او زدم . بنابر اين اگر در اين دنيا روح لازم است ، در آن دنيا هم لازم است .همان طور كه فرمودند ، چه در راه طی شده و چه در درس دينداری مرتبتكرار شده كه ما نمیخو اهيم اثبات كنيم ، میخواهيم جواب محال بود مسألهرا بدهيم . قرآن هيچ جا نمیگويد قيامت هم عينا چنين است ، " كذلك "فقط در يك مورد است و اين جمله گويا سه يا چهار بار در قرآن تكرارمیشود : صحبت زمستان است و مرده بودن زمين با درختهايش و با همه چيزشو باران بهار و هوای مساعد بهار و اينكه همان درخت كه پيش از زمستان ودر فصل تابستان و پاييز گذشته برگی و گلی و حركتی و ميوهای داشت و درمدت زمستان در چشم ما حالت مرده پيدا كرده است و آثار حياتی در آنوجود ندارد و عينا مثل يك چوب خشك است ، در نتيجه تغيير شرايط زندهمیشود و اين درخت همان درخت است . حالا آيا آن درخت مثل ما احساس وحافظه دارد يا ندارد ؟ من نمیدانم . دنبال اين مطلب قرآن میگويد : "« و كذلك تخرجون »" شما هم اين طور خارج میشويد "« كذلك النشور »"نشور هم اين گونه است . اينكه شخصيت كجاست و چگونه است ، در راه طیشده توضيح داده شد كه شخصيت در همه جای بدن است ، در يك نقطه خاصینيست ، نه در قلب انسان است ، نه در مغزش و نه در نقطه خاص ديگری .اين سه شرط ، خصوصا دو شرط اولش برای شخصيت لازم است : اينكه وجود آقایالف از وجود آقای ب متمايز میشود ( جزء جزء تشكيلات بدنی آقای الفمتمايز است از جزء جزء تشكيلات بدنی آقای ب ) ، و ثانيا اين آثارمیماند و سابقه را حفظ میكند ، و بعد حالا كه اين شخصيت در همه جاپراكنده است ، آيا امكان تجديدش هست يا نيست ؟ برای اين از قلمه وسلول تناسلی و دانه و . . . نمونه آورده شد . يك مطلب ديگر كه باز در راه طی شده آمده و در درس دينداری چون خلاصهاست گفته نشده ، حفاظت و امانتداری و نگاهداری شخصيت است . يك درختتمام عيار يا يك فيل يا يك زنبور يا يك بدن انسان يا كوچكترين حادثهای، ضربهای ، گلولهای ، |