- بله ، يعنی چيزی میسازد . اين يك يخچالی است كه خودش يخچال میسازدو با اين يخچالها دو تا فرق دارد : اولا يخچال معمولی با گرفتن انرژی عملضد آنتروپی انجام میدهد ، موجود زنده غير از اين ، خودش هم يخچال سازمیشود . آنوقت اگر تكامل نوعی وجود نداشته باشد ، تا ابد عين خودش رامیسازد ( همين طور كه مثلا در حيوانات هست ) اما اگر تكامل نوعی را قبولداشته باشيم ، اين يخچال كاملتری میسازد . استاد : آن چه تأثيری در اين جهت دارد ؟ يخچال كاملتر درست بكند !- يعنی خودش احتياج ندارد ، بدون اينكه خودش استفاده كند میسازد .پس تكامل يك فرد را میتوانند چنين تعبير كنند كه خود اين شخص يا اينموجود برای منافعش ، برای حياتش احتياج دارد و خودش میسازد . وقتیشخصی يك كاری كرد كه به نفع خودش شد ، اين را میتوانيم نسبت بدهيم بهاينكه از مغز خودش ، از نفع خودش و از ساختمان خودش به وجود آمده ولیيك پدر يك كاری بكند كه به درد نوهاش بخورد ، اين را حتما بايد گفتكه ديگری اين كار را كرده ، يا يك كاری بكند كه صد پشت آنطرفتر حاصلشعايد شود ، اين را بيشتر میشود نسبت داد به اينكه يك دست خارجی است .استاد : " بيشتر میشود نسبت داد " غير از اين است كه فرق میكند ،يعنی اين مبنای دليل نشد . - اينكه فرموديد كه انسان يا يك موجود زنده سلولهای تناسلی ايجادمیكند كه اين سلولهای تناسلی دارای تركيبی هستند كه آن تركيب ، انرژیمؤثری میتواند داشته باشد ، فرق است كه خودش انرژی مؤثر باشد يا تركيبیداشته باشد كه انرژی مؤثر داشته باشد . استاد : يا به عبارت ديگر ، میخواهيم ببينيم كه يك موجود زنده درستمثل يك ماشين از آن ساعت اول كه به وجود میآيد بر حسب ظاهر دارد رشدمیكند ، ترقی و تكامل پيدا میكند ولی در عين حال صد در صد رو به كهنگیمیرود يا نه ، به يك حساب بگوييم تا وقتی كه رو به جوانی میرود ، رو بهنوی دارد میرود ( همان طور كه به ظاهر میبينيم ) و يا لااقل در قسمتی ازوجودش كه همان قسمتهای مربوط به |