اينها يك حرف است ، " ای آدمها " ی نيما هم كه پريشب نقل كردند ،كه تا نقل نكرده بودند ما خيال میكرديم واقعا يك حرفهايی دارد حرفديگری است ، [ چيزی نيست ] غير از يك سلسله مفاهيمی كه اصلا به نظر منهيچ چيز نيست . يا ما بايد بگوييم اصلا هيچ چيز نمیفهميم يا بايد بگوييمهيچ چيز نيست ، جز اينكه اسمش را آدم بخواهد دهن كجی بگذارد . بچهها راديدهايد ؟ بچه وقتی كه در مقابل آدم بزرگ در میماند ، ناقص میماند ،میخواهد عكس العمل نشان بدهد ، دهن كجی میكند . اينها خواستهاند درمقابل شعرای بزرگ كاری كرده باشند ولی نتوانستهاند ، در مقابل آنها دهنكجی كردهاند . تا آن حدی كه ما سراغ داريم اين طور است . البته ما يكشاعر شعر كهن معاصر حسابی هم نداريم . آنهايی كه من میشناسم چيزی نيستند. البته بعضی شان خوب هستند ولی اينهايی كه از آنها [ شاعران نوپرداز ]دفاع میكنند ، ما كه هنری از آنها نديديم . غرضم اين جهت است : بشر همين طوری كه تكامل پيدا میكند انحراف همپيدا میكند . ما يك اعتقادی داريم و آن اعتقاد اين است كه مقارن باتحول علمی جديدی كه در دنيای اروپا پيدا شد يك انحراف هم پيدا شد ،يعنی علم همين طوری كه میرفت میتوانست يك جهش بكند و لا اقل از قسمتیاز سرمايههای گذشته خودش استفاده كند و راه مستقيمی را طی كند . علمالبته رو به پيش رفت ولی از روی خط منحنی ، نه از روی خط مستقيم . بيكنو . . در عين اينكه به بشريت خدمت كردند ، خيانت بزرگی هم كردند ، بهعقيده ما افرادی بودند كه خلوص نيت نداشتند ، خودخواه بودند ، برایاينكه شخصيت خودشان را خيلی بزرگتر از آنچه هست جلوه بدهند ، جنايتهايیهم نسبت به بشريت مرتكب شدند . ولی علم برای هميشه در گمراهی باقینمیماند ، همين طوری كه عرض كردم اگر روی خط مستقيم هم به سوی مقصد طی [طريق ] نكند و روی خط منحنی برود ولی علم است و بالاخره به مقصد میرسد .من معتقدم كه ما نبايد گوشمان فقط به دهن فرنگيها باشد كه اگر روزی گفتندروح وجود ندارد ما بگوييم وجود ندارد ، بعد فردا كه خود آنها برگشتند وگفتند روح وجود دارد ما بگوييم وجود دارد . ما میخواهيم آن خط منحنیای كهآنها طی كردهاند ، با استفاده از همان راهی كه خود آنها طی كردهاند با خطمستقيم طی كنيم . ما نمیخواهيم بازگشت به گذشته كرده باشيم ، مامیخواهيم خط منحنی را تبديل به خط مستقيم كنيم . ما میخواهيم بگوييم براساس همين تحقيقاتی كه شما در اينجا كردهايد بر خلاف آن |