كنيم كه اين خودش كه قادر به كوچكترين عملی نيست به وجود آمده باشد .اصلا وقتی خدا نباشد ازليت امكان ندارد . دوم مسأله پيدايش حيات بود كهفرمودند همان طور كه در آن كتاب هم ذكر شده پيدايش حيات بدون قبول يكعنصر ثالثی قابل توجيه نيست . در اين باره نظری و ايرادی و تكميل وتصحيحی نداشتند ، بنده هم عرضی نمیكنم . سوم مسأله تكامل است كه ضمن تأييد بيان كتاب ، تصحيحی فرمودند .فرمودند در آنجا اشاره شده كه تكامل دو نوع است : تكامل فردی و تكاملنوعی . آنوقت فرمودند كه تكامل نوعی را قبول داشته باشيم يا نداشتهباشيم ، زياد مورد ضرورت و احتياج نيست كه دخالت يك عنصر سوم و يكاراده يا امر يا وحی يا چيزی از اين قبيل را ايجاب كند . تكامل نوعی چونمورد ايراد و اشكال است ، بنابر اين روی آن اصراری نيست . ما همينتكامل فردی را میگيريم . تكامل فردی را هم اين طور تشريح كردند : همانطور كه میبينيم بچه وقتی به دنيا میآيد نه حركت دارد ، نه حتی تشخيصدارد ، نه شعور دارد ، نه حرف دارد ، نه عقل دارد ، رفته رفته رشد میكند( چه بچه انسان ، چه بچه حيوانات ) اين رشد يك نوع تكاملی است و اينتكامل بدون دخالت عنصر سوم امكان ندارد . در اينجا من میخواستم عرض كنمكه اين مثالی كه در مورد تكامل فرد زدند ، از نظر استفاده و استمدادی كهآنجا از اصل آنتروپی ( اصل كهولت ) شده بود ، مفيد به معنا نيست و آنرا نمیرساند . درست است كه ما به صورت ظاهر رشد و تكامل میبينيم ، يكبچه هم جثهاش كوچكتر است ، هم زورش كمتر است ، هم فهم و شعور و عقل وهمه چيزش كم است و رفته رفته رشد پيدا میكند و كامل میشود ولی از نظرآنتروپی و عكس آنتروپی معانی مختلف دارد . بنده در كتاب ترموديناميكصنعتی همه جا به عكس آنتروپی ، انرژی مؤثر گفتهام . انرژی مفيد هم به آنمیگويند . انگليسيها به آن evalable energy يعنی انرژی آماده میگويند .چون به وجوه مختلف ظاهر میشود اسامی مختلف هم دارد . ضد آنتروپی است ،يعنی انرژی كه در دنيا ثابت است دو قسمت میشود : يك قسمت آن انرژیبیخاصيت ، انرژی دور افتاده و راكد و بیاثر است ، حاصل ضرب آنتروپی ودرجه حرارت است و آن قسمتی از انرژی است كه ديگر خاصيتی ندارد ، يعنیمرده است ، میشود گفت زنده است ولی زنده بیحركت و بیاثر . آنوقتمازاد آن را انرژی قابل استفاده ، انرژی مفيد ، انرژی مؤثر مینامند . حالاهر وقت آنتروپی زياد شود انرژی مؤثر كم میشود . وقتی انرژی مؤثر بهمينيمم رسيد ، آن موقع يا ركود و تعادل و بیحركتی موجود است ( فرقنمیكند موجود زنده يا غير زنده ) يا همان مرگ است ، يعنی سرمايهانرژتيك يك شیء ، يك دستگاه يا يك موجود زنده اگر از |