" ماوراء الطبيعی " ( 1 ) مقصودم اين است كه حكايت میكند از يك جنبهماوراء الطبيعی يعنی ماوراء جسم و ماده در درون اشياء . اين هم خودشمطلبی است كه از نظر ما مطلب قابل قبولی است . پيدايش انسان مثال پنجم خصوص پيدايش انسان است : " يكی از مراحل تكامل عمومی جانوران به عقيده داروين پيدايش انساناست . . . تئوری داروين ديگر به صورت اوليه طرفدار ندارد . علاوه برقوانين تناسب با محيط ، تنازع در بقاء و انتخاب اصلح كه پايههای تطورداروينی است ، دانشمندان بعدی پايه چهارمی نيز به نام " جهش " واردكردهاند كه خيلی به بحث و نظر ما نزديك است و كليدی محسوب میشود .مراد آنكه نظريه دو عنصری و قوانين تطور و تكامل ، بدون استمداد و اقراربه پيشامدهای پيش بينی نشده يعنی جهشهايی كه يا بايد معلول تصادف باشدو يا اثر دخالت يك عامل و عنصر ثالث ، نمیتواند ظهور انسان را به رویصحنه جهان توجيه و تعليل كند " . اين هم البته مطلب خوبی است ، فقط چيزی كه ما اينجا اضافه میكنيم ايناست كه اگر فرض كنيم اصل جهش هم كه اصل بسيار ارزندهای از نظر الهيوناست نبود ، و ما بوديم و همان اصل تناسب با محيطی كه داروين در مياناصول ديگر خودش آورده است ، باز برای ما خيلی ارزش داشت و كافی بود ." تنازع در بقا " فی حد ذاته يك اصل تقريبا عادی و طبيعی است ، جنبهفوق العادگی ندارد . " انتخاب اصلح " هم كه در واقع انتخاب نيست (باقی ماندن و غربال شدن اصلح است از غير اصلح ) آن هم تقريبا يك امرعادی است و با قوانين عادی و طبيعی و مادی عالم سازگار است .پاورقی : . 1 هميشه افراد از " ماوراء الطبيعی " يك نوع تصور خاصی دارند ،مثل اينكه شيئی از بيرون وجود اين اجسام میآيد و يك دخالتی میكند . |