« قل الروح من امر ربی »" از تو درباره روح پرسش میكنند ، بگو روح ازامر پروردگار من است . در اينجا باز مسألهای مطرح شده كه اولا مقصود ازروح در اينجا چيست كه سؤال كردهاند ؟ بعد اين جواب چطور جوابی است ؟آيا واقعا در اينجا جواب حقيقی را خواسته بيان كند يا خواسته بگويد شمادرباره آن سؤال نكنيد ، اين چيزی نيست كه ما برايش تعريفی بكنيم تا شمابتوانيد به ماهيت و حقيقت آن پی ببريد ؟ راجع به هر دو جهتش [ بحثشده است ] . در [ ميان ] مفسرين چنين قولی هست . مفسرين در اين زمينه اختلافكردهاند كه اين روحی كه مورد سؤال است يعنی چه ؟ چه بوده كه مورد سؤالبوده است ؟ بعضی گفتهاند چون قبلا در بعضی آيات ديگر نام روح در عرضملائكه آمده بوده است ، اين سؤال به وجود آمده كه اين روحی كه غير ازملائكه است ، آن ديگر چيست ؟ پس مورد سؤال آن است . بعضی گفتهاند نه ،مقصود از روح در اينجا خود قرآن است . همان كسانی كه گفتهاند در "« و كذلك اوحينا اليك روحا من امرنا غ" مقصود از روح ، خود آيات قرآناست ، [ گفتهاند ] اينجا هم وقتی سؤال كردهاند : "« يسئلونك عن الروح" يعنی وقتی درباره قرآن از تو سؤال میكنند ، بگو اين از امر پروردگاراست ، يعنی امری است كه از ناحيه پروردگار نازل شده است . بعضی همگفتهاند كه مقصود از روح در اينجا جبرئيل است . اينها همان كسانی هستندكه روح الامين و روح القدس را مساوی با جبرئيل میدانند و گفتهاند هر جاكه در قرآن روح آمده است و هر جا كه مخصوصا در عرض ملائكه قرار گرفته ،مقصود جبرئيل است . پس وقتی سؤال كردند : " « يسئلونك عن الروح » "يعنی از ماهيت جبرئيل [ سؤال كردهاند ] و گفتهاند اين كه گفته میشودحامل وحی است ، بر پيغمبر نازل میشود و با پيغمبر سخن میگويد ، چيست ؟اين را برای ما تعريف كن . بعضی هم گفتهاند مراد از روح در اينجا همينروح انسانی است كه در آن آيات آمده است : " « و نفخت فيه من روحی " ، سؤال از روح انسان كردهاند كه مقصود چيست ؟ و جواب داده شده استكه : " « من امر ربی »" . بعضی ديگر كه خود ايشان (1) آن را انتخاب میكنند [ نظرشان ] اين استكه سؤال از روح به معنی خاص نيست ، سؤال كنندگان میديدهاند ذكر روح درقرآن زياد آمده است ، يك جا : " « يوم يقوم الروح و الملائكة صفا » "يك جا : " « ينزل الملائكة بالروح من » پاورقی : . 1 [ منظور ، مؤلف تفسير الميزان است ] . |