خير معدوم شد رفت ، يعنی چه او را میبينم ؟ میگوييم نه ، يك چيز ديگریرا میبيند كه جزای آن است ، يعنی جزای آن را میبيند . میگويد : "« و وجدوا ما عملوا حاضرا »" ( 1 ) . هر چه كردم ، آنجا حاضر میبينم .میگويد : " « يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضرا و ما عملت من سوءتود لو ان بينها و بينه امدا بعيدا »" ( 2 ) روزی كه هر كسی عمل خيرخودش را خود عمل را میگويد حاضر شده میبيند و عمل بد خودش را همچنينحاضر شده میبيند . در اين زمينه آيات زيادی در قرآن داريم . اگر نخواهيم تعبير " « ما قدمت يداه »" ( 3 ) را توجيه و تأويلكنيم و نخواهيم در قرآن تصرف كنيم ، قرآن آنچه را كه در آن عالم به مامیرسد از خير و از شر " « ما قدمت يداه »" میداند ، يعنی چيزی كه بهدست خود آن را پيش فرستاده است . اين آيه را جلسه پيش خواندم كه : "« يا ايها الذين امنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد »" ( 4 ). تعبير " پيش فرستاده " میكند . بر اين مبنا ايرادی وارد نيست ، برمبنای كسانی كه مجازات اخروی را از نوع مجازات دنيوی يعنی يك امر جدایاز عمل و فقط از توابع قوانين دنيا میدانند [ ايراد وارد است ] كه اگرخدا قانونی وضع نكرده بود كه اصلا نه بهشتی بود ، نه جهنمی ، نه عذابی ،هيچ چيز نبود ، ولی چون خدا قانون را وضع كرده ، برای اينكه اين قانونشبیمجازات باقی نماند در دنيا كه مجازات نكرده آمده مجازات آنجا را وضعكرده است . اگر چنين چيزی بود كه از نوع كارهای بشری بود ، جای اينحرفها بود : حالا كه خدا میخواهد يك مجازاتی در ازاء عمل ما وضع كند پسبايد متناسب باشد ، و تازه اشكال پيش میآمد كه در اين صورت فايدهاشچيست ؟ خدا میخواهد تشفی پيدا كند يا میخواهد اسباب عبرت ديگران رافراهم كند يا میخواهد ما را تأديب كند ؟ آنجا كه هيچكدام از اينها موضوعندارد . مهندس بازرگان : ما از يك طرف قيامت را قبول داريم و اينكه در آنجاعين مكتسبات و عين نتيجه عمل به انسان میرسد . همان طور كه فرموديد كسیكه يك هرزگی پنج دقيقهای میكند يك عمر گرفتار است اما ايراد اين استكه قرآن درباره كارهای پاورقی : . 1 كهف / . 49 . 2 آل عمران / . 30 . 3 نبأ / . 40 . 4 حشر / . 18 |