است و نمیتواند واقعيت باشد . در مسأله مجازاتهای اخروی شما گفتيد همه چيز دست خداست . البته همهچيز دست خداست اما آيا " همه چيز دست خداست " يعنی خداوند محالی راممكن و ممكنی را محال میكند ؟ محال ، ديگر بالذات محال است . گفتيم درمسأله مجازاتها آن طوری كه ما در كتاب عدل الهی گفتيم يا در اينجا بيانكرديم اگر ما باشيم و قرآن ، قرآن میگويد اين خود عمل شماست نه چيز ديگر. شما میتوانيد از خدا اين توقع را داشته باشيد كه من نباشم تا اين عملرا ايجاد كنم و اساسا عمل ايجاد نشود ، نه اينكه عمل ايجاد شود ولی خودشخودش نباشد . قرآن میگويد آن عقرب گزنده جراره قيامت كه چنين تو رامیگزد ، همان گزيدنی است كه تو در دنيا در فلان ساعت مرتكب شدی ، هيچچيزی معدوم نمیشود ، هر چيزی كه موجود شد يك وجههاش معدوم میشود ، يكوجهه ديگرش باقی است ، وجود اين جهانیاش معدوم میشود ، وجود آنجهانیاش باقی است ، تو خيال میكنی معدوم شد ، واقعا باقی است . درمورد فرزند ، مگر میشود كاری كرد كه فرزند كسی فرزند او نباشد ؟ مثلافرزندی از زنا از كسی متولد شود ، بعد بگوييم كاری كنيم كه اين فرزندفرزند او نباشد . نه ، ديگر وقتی فرزند او شد فرزند اوست ، فرزند اوفرزند اوست . وقتی كه ماهيت عمل شما اين شد و اين عمل هم بالذات باقیاست و فنا در آن تصور ندارد ، ديگر اين هست . شما درباره آن مثالفرموديد كه در آنجا خالق دره يكی است و واضع قانون كس ديگر و نمیشود بهواضع قانون گفت تو اين كار را نكن ولی [ در اينجا میتوان گفت ] . نه ،اينجا هم نمیشود گفت . اينجا هم همان خالق اينها يعنی آن كسی كه سررشتهكار [ در دست اوست ] ، خالق قانون و نظام عالم ما را راهنمايی و هدايتكرده ، گفته اين عمل را مرتكب نشو كه اين عمل تو اين است ، غير از عملتو چيز ديگری نيست . قرآن در عين اينكه تعبير به جزا و مجازات میكند كه مسلم در اين جهترعايت فهم مردم را كرده ، چون از نظر اثر تربيتی نظير مجازاتهایقراردادی است میگويد : " « فمن يعمل مثقال ذرش خيرا يره 0 و من يعملمثقال ذرش شرا يره »" ( 1 ) هر كسی كوچكترين عمل خيری كند او را میبيند، كوچكترين عمل شری كند او را میبيند . ما از باب اينكه به عقلماننمیرسد كه " او را میبيند " يعنی چه [ میگوييم ] من عمل خيری كردم ،عمل پاورقی : . 1 زلزال / 7 و . 8 |