متوقع باشد كه يك گندم كه كاشت يك گندم در آيد . ولی اگر كار خوب كند، آن هفتصد تا هم ده برابر يعنی هفت هزار دانه گندم میشود . استاد : تا اندازهای تعبير همين طور است . [ قرآن میگويد ] وقتی كه مامسأله عينيت را میگوييم ، ما داريم عمل خودت را به تو میدهيم ، ما زائدبر عمل تو را كه به تو ندادهايم . اگر يك چيز ديگر از پيش خودمان به توبدهيم ، تو میگويی من اين كار را كردم ، چرا بيشتر [ تحويل میگيرم ؟ ] مامیگوييم خود عملت را داريم به تو تحويل میدهيم ، اين ديگر زيادتر ازخودش نيست ، هيچ چيزی [ خودش ] از خودش زيادتر نيست . اگر ما مسأله مجازات اخروی را از نوع مجازات قراردادی و اعتباری دنيابدانيم ، اشكال وارد است ، يعنی در قراردادهای دنيا بايد تناسبی باشد .اما اينكه قرآن از نظام عالم خبر میدهد ، در خبر دادن از نظام عالم ،ديگر اين حسابها نيست . همان طور كه در مجازات مشروبخوار و در مجازاتبچه خيره سری كه لب حوض میرود ، فرض تناسب به آن معنا غلط است ، درمجازات اخروی هم در نظر گرفتن اين جور تناسبها غلط است . قرآن خبرمیدهد كه اين عمل بد الی الا بد با تو باقی میماند . البته هميشه " ²سبقت رحمته غضبه » " ( 1 ) هميشه جانب خير در عالم میچربد . انسانوقتی كار خوب بكند ، بيش از مقداری كه كرده است ، برو ثمر میدهد : "« فله عشر امثالها »" . كار بدن چون بر خلاف نظام عالم است ، يك تخمرا كاشته همان يك تخم را بر میدارد نه بيشتر . ولی به هر حال چه كارخوب چه كار بد ، آنچه باقی میماند نفس عمل است و خدا و پيامبران هماخبار كننده از واقعيتی در نظام عالم هستند . عدل الهی هم ايجاب میكندكه هر موجودی به آنچه كه استحقاق آن را دارد [ برسد ] ، يعنی هر چه امكانوجود دارد ، در عالم وجود پيدا میكند . اگر موجودی استحقاق يك نحو وجودیرا دارد ، جلوی وجودش هرگز گرفته نمیشود [ با اين توجيه ] كه بعد او راآزار میدهد . خوب ، آزار دهد ! اين حسابهايی كه ما روی عاطفه میكنيم كهدلمان میسوزد به حال آدمی كه او را عذاب كنيم ، پس خدا هم دلش بسوزد ،خدا دل ندارد كه بسوزد ! مسائل دلسوزی و عاطفی كه ابزارهای ما برای اينزندگی دنياست ، در ساخت ربوبی دخالتی ندارد . او رحمت دارد ، رحيم ورئوف است و رحمت وجودش به هر موجودی به پاورقی : . 1 [ رحمت خدا بر غضبش پيشی گرفته است ] . |