است . دستها را از بس روی زمينهای خشك و سوزان زمين گذاشتهاند و درمقابل حق به خاك افتادهاند همچون پاهای شتر سفت شده است . پيراهنهایكهنه و مندرسی به تن كردهاند اما مردمی مصمم و قاطع . خوارج به احكام اسلامی و ظواهر اسلام سخت پايبند بودند . دست به آنچهخود آن را گناه میدانستند نمی زدند . آنها از خود معيارها داشتند و با آنمعيارها خلافی را مرتكب نمی گشتند و از كسی كه دست به گناهی زد بيزاربودند . زياد بن ابيه يكی از آنان را كشت سپس غلامش را خواست و ازحالات او جويا شد . گفت نه روز برايش غذائی بردم و نه شب برايش فراشیگستردم . روز را روزه بود و شب را به عبادت میگذرانيد ( 1 ) .هر گامی كه بر میداشتند از عقيده منشأ میگرفت و در تمام افعال مسلكیبودند . در راه پيشبرد عقائد خود میكوشيدند . علی عليه السلام درباره آنان میفرمايد : « لا تقتلوا الخوارج بعدی فليس من طلب الحق فأخطأه كمن طلب الباطلفأدركه » ( 2 ) . " خوارج را از پس من ديگر نكشيد ، زيرا آن كس كه حق را میجويد و خطارود همانند آنكس نيست كه باطل را میجويد و آن را میيابد " . يعنی اينها با اصحاب معاويه تفاوت دارند . اينها حق را پاورقی : 1 - كامل مبرد ، ج 2 ، ص . 116 2 - نهج البلاغه ، خطبه . 60 |