علی عليه السلام پيش از آنكه امام عادل برای ديگران باشد و دربارهديگران به عدل رفتار كند ، خود شخصا موجودی متعادل و متوازن بود . كمالاتانسانيت را باهم جمع كرده بود . هم انديشهای عميق و دور رس داشت و همعواطفی رقيق و سرشار . كمال جسم و كمال روح را توأم داشت . شب ، هنگامعبادت از ماسوی میبريد و روز ، در متن اجتماع فعاليت میكرد . روزها چشمانسانها مواسات و از خود گذشتگيهای او را میديد و گوشهايشان پند واندرزها و گفتارهای حكيمانه اش را میشنيد و شب چشم ستارگان اشكهایعابدانهاش را میديد و گوش آسمان مناجاتهای عاشقانهاش را میشنيد . هممفتی بود و هم حكيم . هم عارف بود و هم رهبر اجتماعی . هم زاهد بود و همسرباز . هم قاضی بود و هم كارگر . هم خطيب بود و هم نويسنده . بالاخره بهتمام معنی يك انسان كامل بود با همه زيبائيهايش . كتاب حاضر مجموعهای است از چهار سخنرانی كه در روزهای 18 تا 21 ماهمبارك رمضان سال 1388 در حسينيه ارشاد ايراد شده است . اين كتاب مشتملاست بر يك مقدمه و دو بخش . در مقدمه كلياتی درباره جذب و دفع به طورعموم و جاذبه و دافعه انسانها به طور خصوص بحث شده است . در بخش اولجاذبه علی عليه السلام كه همواره دلهائی را به سوی خود كشيده و میكشد وفلسفه آن و فائده و اثر آن ، موضوع بحث قرار گرفته است . در بخش دومدافعه نيرومند آن حضرت كه چگونه عناصری را به سختی طرد میكرد و دورمیانداخت توضيح و تشريح شده است . ثابت شده كه علی عليه السلام دونيروئی بوده است و هر كس كه بخواهد در مكتب او پرورش يابد بايد دونيروئی باشد . نظر به اينكه دو نيروئی بودن به تنهائی كافی نيست كه معرف مكتب علیباشد . در اين كتاب كوشش شده تا حد امكان نشان داده شود كه جاذبه |