خودتان به وجود آورديد و نتيجهاش را نيز ديديد ، و از طرفی ديگر چيزی كهدر اسلام مشروع است چگونه آنرا گناه قلمداد كنم و گناهی كه مرتكب نشدهام، به آن اعتراف كنم . از اينجا به عنوان يك فرقه مذهبی دست به فعاليت زدند . در ابتدا يكفرقه ياغی و سركش بودند و به همين جهت " خوارج " ناميده شدند ولی كمكم برای خود اصول و عقائدی تنظيم كردند و حزبی كه در ابتدا فقط رنگسياست داشت ، تدريجا به صورت يك فقره مذهبی درآمد و رنگ مذهب بهخود گرفت . خوارج بعدها به عنوان طرفداران يك مذهب ، دست بهفعاليتهای تبليغی حادی زدند . كم كم به فكر افتادند كه به خيال خود ريشهمفاسد دنيای اسلام را كشف كنند . به اين نتيجه رسيدند كه عثمان و علی ومعاويه همه برخطا و گناهكارند و ما بايد با مفاسدی كه به وجود آمدهمبارزه كنيم ، امر به معروف و نهی از منكر نمائيم . لهذا مذهب خوارجتحت عنوان وظيفه امر به معروف و نهی از منكر به وجود آمد . وظيفه امر به معروف و نهی از منكر قبل از هر چيز دو شرط اساسی دارد :يكی بصيرت در دين و ديگری بصيرت در عمل . بصيرت در دين - همچنانكه در روايت آمده است - اگر نباشد زيان اينكار از سودش بيشتر است . و اما بصيرت در عمل لازمه دو شرطی است كه درفقه از آنها به " احتمال تأثير " و " عدم ترتب مفسده " تعبير شدهاست و مال آن به دخالت دادن منطق است در اين دو تكليف ( 1 ) . پاورقی : 1 - يعنی امر به معروف و نهی از منكر برای اينست كه " معروف "رواج گيرد و > |