انسانی بهرهمند بودند گروهی و لو عده قليلی طرفدار و علاقهمند داشتند ، زيرا در ميان مردم همواره آدم خوب وجود دارد هر چند عددشان كم باشد . اگر همه مردم باطل و ستم پيشه بودند اين دشمنيها دليل حقيقت و عدالت بود اما هيچوقت همه مردم بد نيستند همچنانكه در هيچ زمانی همه مردم خوب نيستند . قهرا كسی كه همه دشمن او هستند خرابی از ناحيه خود اوست و الا چگونه ممكن است در روح انسان خوبيها وجود داشته باشد و هيچ دوستی نداشته باشد . اينگونه اشخاص در وجودشان جهات مثبت وجود ندارد حتی در جهات شقاوت . وجود اينها سر تا سر تلخ است و برای همه هم تلخ است . چيزی كه لااقل برای بعضيها شيرين باشد [ در اينها ] وجود ندارد . علی ( ع ) میفرمايد : « اعجز الناس من عجز عن اكتساب الاخوان ، و اعجز منه من ضيع من ظفر به منهم » ( 1 ) . " ناتوانترين مردم كسی است كه از دوست يافتن ناتوان باشد و از آن ناتوانتر آنكه دوستان را از دست بدهد و تنها بماند " . 4 - مردمی كه هم جاذبه دارند و هم دافعه . انسانهای با مسلك كه در راه عقيده و مسلك خود فعاليت میكنند ، گروههائی را به سوی خود میكشند ، در دلهائی به عنوان محبوب و مراد جای میگيرند و گروههائی را هم از خود دفع میكنند و میرانند ، هم دوست سازند و هم دشمن ساز ، هم موافق پرور و هم مخالف پرور . پاورقی : |