3 - مردمی كه دافعه دارند اما جاذبه ندارند ، دشمن سازند اما دوست ساز
نيستند . اينها نيز افراد ناقصی هستند ، و اين دليل بر اينست كه فاقد
خصائل مثبت انسانی میباشند زيرا اگر از خصائل
پاورقی :
> چه بسا رفتاری ناهنجارتر را از فرزندان و بچههای ديگران ببيند ولی
هيچگونه احساسی را در مقابل ندارد . در مورد فرزندش خشمگين شد زيرا كه
علاقه داشت ولی در مورد ديگران به خشم نيامد چون علاقه نبود .
و از طرفی علاقهها گاهی كاذب است يعنی احساسی است كه عقل بر آن
حكومت ندارد كما اينكه در قرآن میفرمايد :
و لا تأخذكم بهما رأفه فی دين الله ». / 24 : . 2
در اجرای قانون الهی رأفت و مهرتان به مجرم گل نكند . زيرا اسلام
همانگونه كه نسبت به افراد علاقه میورزد به اجتماع نيز علاقمند است .
بزرگترين گناه ، گناهی است كه در نظر انسان كوچك آيد و بیاهميت تلقی
گردد .
امير المؤمنين میفرمايد :
" اشد الذنوب ما استهان به صاحبه » " . (نهج البلاغه ، حكمت 340).
سختترين گناهان گناهی است كه گناهكار آنرا آسان و ناچيز پندارد . شيوع
گناه تنها چيزی است كه عظمت گناه را از ديدهها میبرد و آن را در نظر
فرد ناچيز جلوه میدهد .
و لذا اسلام میگويد هنگامی كه گناهی انجام گرفت و اين گناه در خفاء
كامل نبود و افرادی بر آن آگاهی يافتند بايد گناهكار مورد سياست قرار
گيرد يا حد بخورد و يا تعزير شود . در فقه اسلامی به طور كلی گفتهاند ترك
هر واجب و انجام هر حرامی اگر حد برای آن تعيين نشده تعزير دارد . "
تعزير " كيفر كمتر از مقدار " حد " است كه بر طبق نظريه حاكم تعيين
میگردد .
در اثر گناه يك فرد و اشاعه آن ، اجتماع يك قدم به گناه نزديك شد و
اين از بزرگترين خطرات است برای آن . پس بايد گناهكار را به مقتضای
اهميت گناهش كيفر داد تا باز اجتماع به راه بر گردد و عظمت گناه از
ديدهها بيرون نرود .
بنابر اين خود كيفر و نقمت ، مهری است كه نسبت به اجتماع مبذول
میگردد .