كرسی غضب مینشانند و منتظر اينكه از بندهاش لغزشی پيدا شود و به عذابابد كشيده شود . يكی از اصول عقائد خوارج اين بود كه مرتكب گناه كبيرهمثلا دروغ يا غيبت يا شرب خمر ، كافر است و از اسلام بيرون است و مستحقخلود در آتش است . عليهذا جز عده بسيار معدودی از بشر همه مخلد در آتشجهنمند . تنگ نظری مذهبی از خصيصههای خوارج است اما امروز آن را باز درجامعه اسلامی میبينيم . اين همان است كه گفتيم خوارج شعارشان از بين رفتهو مرده است اما روح مذهبشان كم و بيش در ميان بعضی افراد و طبقاتهمچنان زنده و باقی است . بعضی از خشك مغزان را میبينيم كه جز خود و عدهای بسيار معدود مانندخود ، همه مردم جهان را با ديد كفر و الحاد مینگرند و دائره اسلام ومسلمانی را بسيار محدود خيال میكنند . در فصل پيش گفتيم كه خوارج با روح فرهنگ اسلامی آشنا نبودند ولی شجاعبودند . چون جاهل بودند تنگ نظر بودند و چون تنگ نظر بودند زود تكفير وتفسيق میكردند تا آنجا كه اسلام و مسلمانی را منحصر به خود میدانستند وساير مسلمانان را كه اصول عقائد آنها را نمیپذيرفتند كافر میخواندند وچون شجاع بودند غالبا به سراغ صاحبان قدرت میرفتند و به خيال خود آنهارا امر به معروف و نهی از منكر میكردند و خود كشته میشدند و گفتيم دردورههای بعد جمود و جهالت و تنسك و مقدس مابی و تنگ نظری آنها برایديگران باقی ماند اما شجاعت و شهامت و فداكاری از ميان رفت .خوارج بیشهامت ، يعنی مقدس مابان ترسو ، شمشير پولادين |