فكر خويش را به دست ديگران بسپريم و وقتی آنها اشتباه كردند ما نيزاشتباه كنيم . و در حقيقت روح آنان روحی بود كه اصول و حقايق بر آنحكومت میكرد نه اشخاص و شخصيتها ! مردی از صحابه اميرالمؤمنين در جريان جنگ جمل سخت در ترديد قرارگرفته بود . او دو طرف را مینگريست . از يك طرف علی را میديد وشخصيتهای بزرگ اسلامی را كه در ركاب علی شمشير میزدند و از طرفی نيزهمسر نبی اكرم عايشه را میديد كه قرآن درباره زوجات آن حضرت میفرمايد :« و ازواجه امهاتهم » ( 1 ) ( همسران او مادران امتند ) ، و در ركابعايشه ، طلحه را میديد از پيشتازان در اسلام ، مرد خوش سابقه و تيراندازماهر ميدان جنگهای اسلامی و مردی كه به اسلام خدمتهای ارزندهای كرده است ،و باز زبير را میديد ، خوش سابقهتر از طلحه ، آنكه حتی در روز سقيفه ازجمله متحصنين در خانه علی بود . اين مرد در حيرتی عجيب افتاده بود كه يعنی چه ؟ ! آخر علی و طلحه وزبير از پيشتازان اسلام و فداكاران سختترين دژهای اسلامند ، اكنون رو در روقرار گرفتهاند ؟ كداميك به حق نزديكترند ؟ در اين گيرودار چه بايد كرد ؟! توجه داشته باشيد ! نبايد آن مرد را در اين حيرت زياد ملامت كرد .شايد اگر ما هم در شرائطی كه او قرار داشت قرار میگرفتيم شخصيت و سابقهزبير و طلحه چشم ما را خيره میكرد . پاورقی : 1 - سوره احزاب ، آيه . 6 |