طبعا به حكم موقعيت و زمان ، و به حكم اينكه حضار مجلس همه مسلمان وعلاقمند بودند ، و به حكم اينكه چند نفر از حضار جزء صاحبنظران به شمارمیرفتند ، از آن سه چهار نفر و از من تقاضا شد كه بحثی را مطرح كنيم كهبرای حضار مفيد و سودمند باشد . دوستان ديگر هر كدام مطالب مفيد وسودمندی اظهار داشتند و من به نوبه خود از آنها بهره بردم و استفاده كردم. اين بنده مردد و در انديشه بودم كه چه مطلبی را طرح كنم ، خصوصا باتوجه به آنكه همه گفته ها ضبط میشد و اين سخن در ميان بود كه همه اينهابه عنوان پيام به عنوان پيام دانشجو پخش شود ( 1 ) . در اين بين يكی ازافراد غير مسؤول جلسه ، جملهای گفت كه همان ، موضوع قسمت عمده سخنان منشد . جمله ای كه آن فرد گفت خلاصهاش اين بود : بايد مردم را از شر ايندريای معارف ( معارف اسلامی ) راحت كرد . نظر به اينكه فكر میكنم آنچه در آن جلسه گفتهام برای اين بحث كه در آنهستيم مفيد است ، در اينجا آنها را بازگو میكنم . گفتم : ارسطو جمله ای دارد در باره فلسفه ، میگويد : " اگر بايد فيلسوفی كردبايد فيلسوفی كرد ، و اگر نبايد فيلسوفی كرد باز هم بايد فيلسوفی كرد ". توضيح دادم كه مقصود ارسطو اين است كه فلسفه يا درست است و بايد آنرا تأييد كرد و يا غلط است و بايد آن را پاورقی : . 1 شنيدهام اخيرا آنچه در آن جلسه گفته شده ، تكثير و پخش شده است ونمیدانم كم و كسر و حذف و اصلاحی به عمل آمده يا خير ؟ |