اخباريگری ( در شيعه ) در قرن دهم ، و نهضت وهابيگری در قرن دوازدهم .همه اين نهضتها ، اعم از فكری و عملی و اعم از پيشرو و ارتجاعی نيازمندبه بررسی و تحليل وسيعی است ، خصوصا با توجه به اينكه اخيرا عدهای فرصتطلب از خلاء موجود سوء استفاده كرده و طبق دستور و به طور دلبخواهنهضتهای دوره اسلامی را تحليل میكنند و در اختيار توده بی خبر میگذارند .ما فعلا به بررسی مختصری از نهضتهای اصلاحی اسلامی صد ساله اخير میپردازيمكه با ما و زندگی فعلی ، پيوند نزديك دارد و به نتيجه گيری برای عصر وزمان خودمان كه در متن نهضتی اسلامی و اصلاحی هستيم میپردازيم . از حدود نيمه دوم قرن سيزدهم اسلامی و نوزدهم مسيحی به بعد يك جنبشاصلاحی در جهان اسلام آغاز شده است . اين جنبش شامل ايران و مصر و سوريهو لبنان و شمال آفريقا و تركيه و افغانستان و هندوستان میشود . در اينكشورها كم و بيش داعيه داران اصلاح پيدا شده و انديشه های اصلاحی عرضهكردهاند . اين جنبشها به دنبال يك ركود چند قرنی صورت گرفت و تا حدیعكس العمل هجوم استعمار سياسی و اقتصادی و فرهنگی غرب بود و نوعیبيدارسازی و رنسانس ( تجديد حيات ) در جهان اسلام به شمار میرود . سيد جمال بدون ترديد سلسله جنبان نهضتهای اصلاحی صد ساله اخير ، سيد جمال الديناسدآبادی معروف به افغانی است . او بود كه |