بدون احياء معنويت اسلامی بی فائده میشمارد . مزيت ديگر او اينست كهتنها مرد انديشه نبوده ، مرد عمل و مبارزه هم بوده است ، عملا با استعماردرگيری داشته است . اقبال يكی از پايه گذاران و مؤسسان كشور اسلامیپاكستان است . مزيت ديگر اقبال قدرت شاعری او است ، قدرتی كه در خدمت اهدافاسلامی او قرار گرفته است . اقبال از نوع شاعرانی است كه كواكبی آنها راستود از قبيل كميت اسدی و حسان بن ثابت انصاری و دعبل بن علی خزاعی .سرودهای انقلابی اقبال كه به زبان اردو بوده ، به عربی و فارسی ترجمه شدهو همچنان اثر حماسه آفرين و هيجان آور خود را حفظ كرده است . اقبال با آنكه به طور رسمی مذهب تسنن دارد ، به اهل بيت پيغمبر علاقهو ارادتی خاص دارد و به زبان فارسی اشعاری انقلابی و آموزنده در مدح آنهاسروده كه گمان نمیرود در ميان همه شاعران شيعی مذهب فارسی زبان بتواننظيری برايش پيدا كرد . به هر حال شعر برای اقبال هدف نبوده ، وسيلهبوده است ، وسيله بيداری و آگاهی امت مسلمان . اقبال فلسفهای دارد كه آن را " فلسفه خودی " مینامد . او معتقد استكه شرق اسلامی هويت واقعی خود را كه هويت اسلامی است از دست داده وبايد آن را باز يابد . اقبال معتقد است همانطور كه فرد احيانا دچارتزلزل شخصيت و يا گم كردن شخصيت میشود ، از خود فاصله میگيرد و با خودبيگانه میگردد ، غير خود را به جای خود میگيرد و به قول مولانا كه اقبالسخت مريد و شيفته او و تحت تأثير جاذبه قوی او است " در |