را كم و بيش در سراسر جهان اسلامی گسترد و عبده بيشتر در اصلاح احوالمصريان كوشيد . ولی شايد به دليل همين تفاوتها بايد بگوئيم كه حاصل كارسيد جمال و حاصل كار عبده مكمل يكديگر بوده است مخصوصا كه هر دوی آنهاضرورت بازگشت مستقيم به منابع اصلی فكر دينی ( 1 ) و توجيه عقلی احكامشريعت و هماهنگی آنها با مسائل عصر ( 2 ) و پرهيز از پراكندگی و فرقهبازی ( 3 ) و پافشاری بر سر احيای اجتهاد و كوشش برای شناخت روح و جوهردين اسلام در ورای قواعد خشك و بينش قشری علمای چاكر حكومت ، همداستانبودند ، و همين خواستها و آرزوها بود كه به نام اصول اساسی تجدد خواهیسنی پذيرفته شد " ( 4 ) . پاورقی : . 1 يعنی احساس اينكه آنچه امروز به نام اسلام در دست مسلمانان استعين اسلام حقيقی نيست ، صورت تحريف شده و مسخ شده آن است . . 2 يعنی احساس اينكه طرز شناخت مسلمين از اسلام طبق دستور بايد منطقیو توأم با تعقل باشد ، نه به صورت پيروی كوركورانه از عادات موروثی ،تا بتواند تحرك منطقی لازم را داشته باشد . و بر عكس شناخت امروزمسلمين از اسلام شناخت كوركورانه است نه منطقی و علمی . . 3 گويند : سيد میگفت مسلمانان تنها در باره يك چيز اتفاق و وحدتنظر دارند و آن اينكه در باره هيچ چيز اتفاق و وحدت نظر نداشته باشند .( اتفقوا علی ان لا يتفقوا ) . . 4 " سيری در انديشه های سياسی عرب " صفحه . 156 |