میشد ، اين كار در تعبيرات علی و يارانش نوعی مصانعه تعبير میشد . علیحتی از اينكه به خاطر مصلحت ، از آن نوع مصلحتهائی كه سياستمداران خودرا با آنها تطبيق میدهند ، يك ساعت اجازه دهد معاويه سر كار خود بماندامتناع كرد و آن را مصانعه میدانست . اصحاب و دوستان احيانا میآمدند و در حضورش او را ستايش میكردند ، اورا محتشم میشمردند ، با القاب و عناوين ياد میكردند ، از اينكه اگر نقصیدر كارها به نظرشان برسد و ابراز كنند خودداری میكردند و علی به شدتآنها را از اين روش نهی میكرد و اين عمل آنها را نوعی مصانعه میخواند ومیگفت : « لا تخالطونی بالمصانعة و لا تكلمونی بما تكلم به الجبابرش » (1). با من با سبك مصانعه معاشرت نكنيد ، با من به طرزی كه با جباران وستمگران سخن گفته میشود ، يعنی چاپلوسانه و تملق آميز و مداحانه و درلفافه القاب مطنطن و عناوين مجلل ، سخن مگوئيد . صريح میگفت من دوستدارم مردم آنگاه كه با من روبرو میشوند به جای تعارفات و مداحيها ،نقصها و عيبهائی كه به نظرشان میرسد با كمال صراحت رو در روی من بگويند. رو در بايستی در اجراء امر خدا داشتن مصانعه است . ملاحظه دوست و رفيقو فرزند و خويشاوند و مريد را در كارها دخالت دادن مصانعه است .قرآن كريم لغت " ادهان " را به كار برده است كه معمولا پاورقی : . 1 نهج البلاغه ، خطبه . 11 |