بحثهايی كه ان شاء الله در كتاب قرآن و انسان ( 1 ) طرح خواهيم كرد بهاين مسأله رسيدگی مینماييم . در اينجا كافی است كه اشاره ای اجمالی به اين مطلب بنماييم و پايههای اين فكر را با توجه به معانی و مفاهيم قرآنی روشن كنيم تا عده ایخيال نكنند كه به اصطلاح اين يك سخن " قلندری " است . در اين گونه مسائل كه احيانا بر فهم ما گران میآيد اگر ما خود را تخطئهبكنيم به حقيقت نزديكتر است تا اينكه انكار نماييم . شك ندارد كه مسأله " ولايت " به معنی چهارم از مسائل عرفانی است ،ولی اين دليل نمیشود كه چون يك مسأله عرفانی است پس بايد مردود قلمدادشود اين مسأله يك مسأله عرفانی است كه از ديد تشيع يك مسأله اسلامی نيزهست تشيع يك مذهب است و عرفان يك مسلك اين مذهب و آن مسلك ( قطعنظر از خرافاتی كه به آن بسته اند ) در اين نقطه با يكديگر تلاقی كرده اندو اگر الزاما بنا هست كه گفته شود يكی از ايندو از ديگری گرفته است بهحكم قرائن مسلم تاريخی قطعا اين عرفان است كه از تشيع اقتباس كرده استنه بالعكس به هر حال ، ما پايه ها و ريشه های اين انديشه را به طوراختصار بيان میكنيم : مهمترين مسأله ای كه در اين زمينه بايد مطرح شود ، مسأله " قرب " و" تقرب الی الله " است میدانيم كه در اسلام ، بلكه در هر آيين آسمانی، روح دستورها كه بايد اجرا شود قصد قربت است و پاورقی : . 1 [ اين كتاب در زمان حيات استاد تحت عنوان انسان در قرآن ( جلدچهارم مقدمه ای بر جهان بينی اسلامی ) منتشر شد ] . |